1401/04/12 |
به بهانه سوختن دریاچه ارومیه؛ |
طنز؛ پوپو در سال ۱۴۲۰ غرق در بحران بیآبی! |
سونیا بدیع- تخلص سوزباز پاییز ۱۴۲۰ است، سراسر کشور «پوپو» گرفتار بیآبی، خشکسالی و بیماری است و دریاچه ارومیه نیز خشک شده است، ولی استعداد مسئولان سرزمین «پوپو» مانند دیویدکاپرفیلد در شگفتزده کردن ملت شکفته شده است، با اقدامات نوآورانه و خلقالساعه تلاش میکنند، مشکل بیآبی را برطرف کنند، بنابراین با راهکارهایشان ملت را غافلگیر میکنند. فاز نخست: رییس بانک مرکزی با همکاری رییس سازمان بورس و اوراق بهادار به عنوان نخستین راهکار «بورس آب» راه انداختهاند و هر روز بر روی تابلو قیمت لحظهای آب اعلام میشود و قیمتهای انواع آب اعم از شهری، روستایی، آشامیدنی، کشاورزی، فاضلاب، باتلاق، آبِ حوض و ... اطلاعرسانی میگردد. ولی چون در کنار زمینخواری، صِنف موفق و سودده آبخواری ایجاد میشود، این روش با شکست مواجه شده، 300 نفر را به عنوان «سلطان آب» دستگیر میکنند و سراغ راهکار بعدی میروند. فاز دوم: تدبیر دیگر این است که وزیر اقتصاد و دارایی در کشور «پوپو» وارد عمل شود، بنابراین افتتاح سپردههای «آبی» با سود پنج صدم درصد، چند نرخی کردن قیمت آب، برپایی مزایده برای یک لیتر آب، پرداخت تسهیلات بانکی برای خرید آب با بهره ۵۰ درصد، توزیع کوپن آب و ... را پیشنهاد میکند. فاز سوم: در این راستا وزیر امور خارجه که آب را حق مسلم ملت «پوپو» میداند، مذاکره ۵+۱×۴÷۶ را تدارک میبیند؛ بنابراین بعد از دو هزار سال که برجام را به فرجام رساند و خوشبختمان کرد، مذاکرات دیگری برای انتقال آب از خطوط استوایی و مناطق شاخ آفریقا را به کشور آغاز میکند. فاز چهارم: معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری با مشارکت وزیر بهداشت مشغول اختراع شعار است، تا پلاکاردهای آن در شهر نصب شود، مثلا اعلام میکند آب خوردن برای سلامتی ضرر دارد، پس شعار « آب کمتر زندگی بهتر» را ترویج میدهند. مصوب میکنند استحمام هر فرد پوپویی به یک نوبت در سال کاهش یاید و شعار « هر چه کثیف تر شهروند بهتر» را نهادینه میکنند. البته در بخشنامه ها تبصره کردهاند، در هنگام چسباندن پلاکاردها به در و دیوار به صورت نمادین از آب دهان به جای چسب استفاده کنند. فاز پنجم: وزیر ورزش و جوانان بخشنامه کرده است، در تشویق تیمهای استقلال و پیروزی، جوانان شعار دهند «وضعیت آب قرمزته» و تیم مقابل فریاد بزند «نه نه آبیته». همچنین در استقبال از بانوانی که میخواهند به ورزشگاه وارد شوند، به جای اسپری فلفل از کلوخ، سنگ و آجر استفاده کنند، چون اسپری فلفل بالاخره آب دارد و نباید اسراف کرد. فاز ششم: ایجاد وزارت تکذیب؛ یکی از اقدامات ارزشمند دولت که کمتر به آن پرداخته میشود، راهاندازی وزارت فوق می باشد، که برای اولین بار در جهان کشور «پوپو» مبتکر آن است. عملکرد آن به این شکل است، هرموقع رسانهها روشنگری کردند، دولت در فلان مکان به سر و صورت ملت گلاب پاشیده است، این وزارتخانه بدون فوت وقت وارد عمل شده، اول یک تکذیبیه بعد بیانیه صادر کرده، عوامل داخلی و خارجی را چنان درهم بکوبد، که خواننده واشرسرسیلندر سوزانده و آب روغن قاطی میکند! فاز هفتم: مردمیسازی پروژه «حل بیآبی»؛ در این راستا مردم هم دوشادوش مسئولان به نوبه خودشان تلاش میکنند، تا از بحران بیآبی به سلامت عبور کنند، مثلا یک عده آب را در ناصرخسرو و میدانفردوسی تهران به صورت لیوانی، جرعهای و تُف میفروشند. یک عده دیگر با عشق و ازخودگذشتگی بی اندازه، آب را احتکار کردند و با این عنوان که سهراب سپهری همان آب را نشان داد و گفت « گل آلود نکنید» به قیمت پول خون همه پدرهای پوپویی به فروش میرسانند، تا خلق خدا از آنها راضی باشد. فاز هشتم: لازم به ذکر است رییس سازمان حفاظت از محیط زیست، وزیر نیرو و وزیر کشاورزی درحالی که فداکاری از وجودشان چِکّه می کند، در اتاق جلسات زیر کولرگازی نشستهاند، مارپله بازی میکنند و رییس سازمان صدا و سیما هم برای آنها شربت سکنجبین درست میکند، تا گرمازده نشوند.. در بیان ایثار و فداکاری مسئولان سرزمین پوپو نیز زبان قاصر است، ولی همین بَس که حین خوردن شربت گاهی به زانوی شان می کوبند که «واخ واخ» ببین چه وضعی شد. انتهای پیام/ |