1402/03/15
نگاه؛
نقش مردم و رهبری در پیروزی انقلاب اسلامی ایران

 

محمدعلی خالق‌نژاد/ در پیروزی یا شکست هر انقلاب یا رخدادی علل و عوامل  تاثیرگذار و نقش آفريني را می توان متصوِّر شد. انقلاب اسلامی ایران هم که یکی از بزرگترین انقلابات جهان به شمار می رود از این قاعده مستثنی نمی باشد و عواملی نظیر صبغه دینی، برخوردار بودن از رهبری روحانی و کاریزماتیک در هدایت مبارزات، مردمی بودن و ...‌‌  در به ثمر رسیدن آن نقش اصلی و اساسی ایفا نمودند.

انقلاب اسلامی ایران یکی از نقاط عطف مبارزات استقلال طلبانه و آزادیخواهانه و ضداستبدادی و ضداستعماری ملتی سرافراز است که شور و شعور را باهم در آمیخت تا در پرتو رهبری خردمندانه حضرت امام خمینی (ره) با استقامتی مدبّرانه و عقلانیّتی متعَّهدانه طومار رژیم ستم شاهی پهلوی را درهم پیچیده و آرامش و پیشرفت، آزادی و امنیّت، استقلال و جمهوریّت را جایگزین حکومت ۲۵۰۰ ساله سلطنتی بنماید.

انقلابی که نطفه اصلی آن در۱۵خرداد ۱۳۴۲با رهبری داهیانه و کاریزماتیک امام خمینی (ره) منعقد گردیده را می توان از مردمی ترین انقلاب های تاریخ سیاسی جهان به شمار آورد. اهمیّت و میزان نقش مردم و رهبری در پیروزی انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی برآمده از دل آن را می توان با نظر به حضور آگاهانه مردم در جریان انقلاب و مبارزات جانانه با رژیم فاسد و خودکامه پهلوی و پیروی از رهبری بلامنازع امام خمینی (ره) دانست.

در شکل گیری و به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی ایران عوامل و آیتمهای متعددی موثر و دخیل بودند که دین و ایدئولوژی، رهبریّت و مردم سه رکن اصلی و اساسی آن به شمار می آیند که در نوشتار حاضر به نقش رهبری حضرت امام خمینی و مردم در پیروزی انقلاب اسلامی پرداخته و مورد بررسی و کنکاش قرار می دهیم .

 *بخش اول

الف: نقش رهبری امام خمینی(ره)

رهبری در همه فرآیندها، سازماندهی‌ها، برنامه‌ریزی‌ها و جریانات اجتماعی در کنار عواملی چون زمینه‌ها، شرایط اجتماعی و باورهای مردم، نقش اصلی را در به بار نشستن اهداف و آرمان‌های جامعه دارد. از این رو یکی از عوامل مهم و اساسی در شکل‌گیری جریانات و تحقق خواسته‌های اجتماعی برخورداری از مدیر و رهبر به عنوان هادی و رهنمای مسیر و جریان حرکت است که در همه اندیشه‌های مختلف در فرهنگ علوم سیاسی و اجتماعی مطرح می‌باشد.

از این منظر، نقش حسّاس رهبری در شکل‌گیری نهضت اسلامی‌ در دوران طاغوت و پیروزی انقلاب اسلامی ‌و سرنگونی رژیم کهنه و فرسوده ستم شاهی در کشور و جایگزین شدن آن با نظام اجتماعی جدید برپایه مردم سالاری دینی و احیای دوباره اسلام در سطح جهان، موضوعی است که بر هیچکس پوشیده نبوده و به نظر همه کارشناسان اجتماعی و سیاسی، با توجه به دیگر اضلاع شکل‌گیری خیزش‌ها و انقلاب‌های اجتماعی از جایگاه و اهمیّت رفیع و ویژه ای برخوردار است. در واقع انقلاب اسلامی‌ ایران که با رهبری بی‌ بدیل و کاریزماتیک  امام خمینی(ره) به وقوع پیوست یک انقلاب واقعی و تمام عیار به شمار می‌رود، چون همه عناصر لازم و ضروری در تعریف و ماهیت انقلاب‌ها، در انقلاب اسلامی ‌ایران نهفته است و آنچه در این بحث بیش از پیش حائز اهمیت می باشد، نقش رهبری کاریزمایی حضرت امام (ره) در شکل‌گیری نهضت و پیروزی انقلاب اسلامی است. چرا که خیزش‌ها و جنبش‌های دیگری در تاریخ معاصر ایران نیز شکل گرفته که به دلیل عدم برخورداری از رهبری کارآمد، عقلایی، توانمند و. . . به نتیجه نرسیده و در نطفه خفه شده و ابتر مانده اند. بر همین مبنا در واکاوی شخصیتی حضرت امام (ره) به عنوان رهبری انقلاب اسلامی‌ در هدایت خیزش مردمی ‌و رسیدن به پیروزی به این مسئله می‌توان اشاره کرد که ایشان رهبری مدبّر، شجاع، متفکر، آگاه به زمان و مسائل جهانی بود که با بهره مندی از شیوه‌های نوین و بدیع ، بزرگ‌ترین انقلاب معاصر را هدایت نموده و به پیروزی رساندند. ایشان در کوران انقلاب به عنوان چهره‌ای تاریخ ساز و پدیده‌ای استثنایی و کاریزماتیک جلوه کرد و به قول «یودو اشتاین باخ» مدیر مؤسسه شرق شناسی آلمان: "امام خمینی سیاسی ترین رهبر معنوی جهان، با شخصیّتی جذاب و کاریزماتیک، تمام آرمان‌های جمهوری اسلامی ‌که بر مبنای آنها ساخته شده است از افکار ایشان ریشه می‌گیرد. امام واقعأ استثنایی بود."(مجله حضور ش۱۸ص۱۶) لذا امام خمینی (ره) به عنوان‌ نظریه‌پرداز نهضت‌ اسلامی‌ و بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی ‌توانست نقش رهبری را به احسن وجه ممکن در تاریخ ایران و حتی جهان روشن سازد که پیروزی انقلاب اسلامی ‌نتیجه نقش مؤثر رهبری در هدایت جنبش مردمی ‌و عبور از کوران حوادث سخت  در طول دوران شکل‌گیری، پیروزی و استمرار انقلاب اسلامی بوده است.

امام راحل تمام ویژگی‌ها و کارهای بزرگی را که برای عزیز ساختن ایشان نزد توده های مسلمان به عنوان یک رهبر و قهرمان واقعی در سنّت اسلامی بود دارا بودند: صداقت‌، شجاعت، شخصیّت کم نظیر و عدم خودخواهی در روش زندگی، اراده و توانایی یک رهبر قدرتمند، جرأت باور نكردنی و مقاومت و استواری در برابر مشكلات و مصائب بزرگ، مقاومت و برقرار ساختن همدلی با مستضعفان و پابرهنه ها و اقشار تحصیل کرده و روحانیّت مبارز و ارتباطات فوق العاده و مجذوب كننده و مهارت‌های سخنوری از ویژگی‌های منحصر به فرد ایشان بود. به خاطر چنین نظمی كه در میان افراد قدرتمند هم در جهان اسلام و هم در جاهای دیگر نادر است، شگفت نیست كه وی به طور گسترده به عنوان یك رهبر صادق مورد احترام بوده است. یك سنگ بنای دیگر رهبری انقلابی امام خمینی(ره) توانایی و محبوبیّت ایشان در متّحد ساختن اپوزیسیون (مخالفان) نظام تثبیت شده بر محور بالاترین درخواست ها یعنی پایان دادن به استبداد سلطنتی و وابستگی به غرب بود.

از آنجا که انگیزه، بینش و روش سیاسی امام (ره) برخاسته از ایمان و معرفت عمیق دینی و الهی وی بود، شیوه رهبری ایشان نیز مختصات ویژه‏ ای داشت که اعمال همین شیوه‏ ها، موجب گسترش چتر رهبری ایشان و جذب و جلب اقشار و نیروهای انقلابی می‏شد و حتی به تدریج رقبای ایشان را هم به همکاری و همراهی وا می‏داشت. گرچه واقعیات پس از انقلاب، پرده از روی انگیزه‏ های بسیاری از این همراهی‏ها برداشت، ولی نفس همراهی نشان دادن این چهره‏ ها، حکایت از توفیق شیوه رهبری ایشان داشت.

تأمل و تدبیر در تصمیم‏ گیری‏ها، مشورت با اهل فنّ و نظر و شنیدن همه دیدگاهها، سعه‏ صدر در برخورد با مخالفان تا جایی که به اصول و آرمان‏ها لطمه‏ ای وارد نسازد، صراحت در بیان نظرات، امانتداری و حفظ اسرار یاران و همراهان، استفاده و بهره‏ برداری از همه نیروهای دارای حداقل صلاحیّت، در سپردن امور به آنان، برخورد متواضعانه، عاطفی و اخلاقی با همراهان و همکاران، رعایت حیثیّت و حرمت اجتماعی دست‏ اندرکاران، اعمال شیوه‏ های تربیتی و اخلاقی بیش از شیوه‏ های ادارای و حکومتی؛ از مهم‏ترین نکاتی است که در روش رهبری امام ملاحظه می‏شود. البته هیچکدام از این امور، مانع عمل امام به آنچه آن را «تکلیف» تشخیص می‏دادند، نمی‏شد و ای بسا چه قبل و چه پس از شکل‏ گیری نظام جمهوری اسلامی نظر و عقیده دیگران را می‏ شنیدند و مشورت‏های لازم را انجام می‏دادند، ولی در مواردی نیز به تشخیص و تصمیمی، برخلاف نظر مشاوران می‏ رسیدند و با توجه به اقتضائات و مصالح،همان راعملی می نمودند. این اصول و شیوه رهبری همواره به تحکیم و افزایش اعتماد به ظرفیت و توان رهبری امام (ره) کمک می‏کرد و در شکل‏ گیری رهبریّت بلامنازع ایشان مۆثر بود.

*بخش دوم

ب-نقش مردم در پیروزی انقلاب اسلامی

اولین نکته‌ای که بایستی به آن توجه کرد این است که انقلاب اسلامی مردم ایران متکی به اسلحه نبود؛ بلکه مردم با پذیرش امام خمینی به عنوان رهبر و اسلام به عنوان ایدئولوژی انقلاب به فرامین امام که مُلهِم از دستورات الهی بود، لبیک گفتند و توانستند رژیم طاغوت را سرنگون سازند.

انقلاب اسلامی ایران به رهبری کاریزمایی امام خمینی (ره) از جمله مردمی‌ترین انقلاب  صورت‌ گرفته در طول تاریخ سیاسی جهان است. میزان نقش مردم در پیروزی انقلاب اسلامی و شکل‌گیری نظام جمهوری اسلامی ایران را می‌توان با نظر به حضور مردم در جریان انقلاب و مبارزه با رژیم پهلوی و پیروی از امام خمینی (ره) متوجه شد.

به عبارت بهتر مردم جزو سه رکن اساسی پیروزی انقلاب اسلامی هستند و اگر مردم وارد کارزار نمی‌شدند، قطعاً انقلاب عظیم اسلامی در حد یک قیام کوچک عقیم باقی می‌ماند.

از جمله مصادیق حضور مردم در جریان انقلاب اسلامی، تجمع مردم مبارز قم پس از دستگیری حضرت امام در نیمه شب ۱۵خرداد در سال ۱۳۴۲ است.

به طور کلی، قیام اسلامی و فراگیر مردم ایران در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، باعث افزایش آگاهی سیاسی مردم و حضور بیشتر آن‌ها در صحنه گردید و با تثبیت رهبریّت امام خمینی(ره)، گروه‌های سیاسی غیرمذهبی به حاشیه رانده شدند. حضور پرشور مردم در این روز اگرچه با سرکوب رژیم طاغوتی تا بُن دندان مسلح مواجه شد، لکن شرایط را برای پیروزی انقلاب اسلامی آماده ساخت که امروزه از این روز به عنوان زمینه‌ساز پیروزی انقلاب اسلامی یاد می‌شود.

از دیگر قیام‌های تاثیرگذار مردمی در جریان مبارزات انقلابی بعد از ۱۵خرداد ۱۳۴۲ می توان قیام اعتراضی ۱۹ دی ماه ۱۳۵۶ (تجمع و راهپیمایی مردم و طلاب شهر قم در اعتراض به انتشار مقاله توهین آمیز به حضرت امام خمینی(ره) تحت عنوان "ایران و استعمار سرخ و سیاه" در روزنامه اطلاعات به قلم فردی به نام جعلی و مستعار "احمد رشیدی مطلق") که این قیام به عنوان جرقه انقلاب نامیده شد و سرآغاز حرکت‌های اعتراض آمیز علیه نظام سلطه گر پهلوی گشت و "نهضت اسلامی" را منجر به "انقلاب اسلامی" نمود). قیام ۲۹ بهمن مردم تبریز، راهپیمائی بعد از نماز عید فطر قیطریه تهران، تاسوعا و عاشورای سال ۱۳۵۷ و نیز ۱۷ شهریور۱۳۵۷و...‌ اشاره نمود که مسیر شکل‌گیری نظام اسلامی را هموارتر ساخت.

در روز ۱۷شهریور ۱۳۵۷مردم به خروش آمده در میدان ژاله (۱۷شهریور) و اطراف آن تجمع نموده و رژیم منحوس پهلوی با توپ و تانک و مسلسل به سرکوب آنان پرداخت که سند دیگری در همراهی مردم با انقلاب اسلامی با خون شهیدان آن روز به امضا رسید.

پرواضح است که عدم حضور مردم در روز ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ و سایر قیامها و تظاهرات های مردمی در سال‌های پیش از پیروزی انقلاب و بی‌تفاوتی ملّت به بازداشت حضرت امام و درخواست علما برای تجمع و تظاهرات علیه رژیم ستمشاهی، هرگز آرزوی سقوط رژیم طاغوت و برپایی نظام توحیدی را به واقعیت تبدیل نمی‌کرد. اگرچه تنها به گوشه‌ای از نقش مردم در جریان انقلاب اشاره شد، لکن مشخص است که عدم همراهی مردم با امام خمینی و علمای اسلام، حرکت اسلامی در ایران را به انقلاب عظیم اسلامی تبدیل نمی‌کرد.

مردم در منظومه فکری حضرت امام خمینی جایگاه مهمی دارند. حضرت امام همواره از دوران مبارزات علیه رژیم پهلوی تا پس از پیروی انقلاب اسلامی به اهمیّت نقش مردم واقف بودند و لذا بر همین اساس بود که در بدو ورود به میهن اسلامی دراوّلین سخنرانی خود در بهشت زهرا (۱۲بهمن ۱۳۵۷) با توجه به اهمیّت نقش و حضور مردم فرمودند: "...من دولت تعیین می‌کنم، من توی دهان این دولت می زنم، من به پشتیبانی این ملّت دولت تعیین می‌کنم، من به واسطه اینکه ملّت مراقبول دارد....(صحیفه امام خمینی جلد ۶صفحه ۱۶)

در خاتمه ذکر این نکته حائز اهمیت است که مردم انقلابی ایران در دوران ستم‌شاهی، حضرت امام خمینی (قدس سره شریف) را به عنوان رهبر و اسلام را به عناون ایدئولوژی انقلاب‌شان برگزیدند و برای تحقق برپایی نظام جمهوری اسلامی از امام خمینی تبعیت و پیروی کردند لذا بر همین مبناست که مردم در منظومه فکری بنیان گذار کبیر انقلاب اسلامی ایران به کرات نسبت به اهمیّت حضور و نقش آفرینی مردم در عرصه های گوناگون تاکید کرده اند.

با این تفاسیر می‌توان گفت مردم در جمهوری اسلامی ایران، نقش یدالله برای رهبر و ولیِّ فقیه را در راستای شکل‌گیری و پیروزی انقلاب اسلامی و تدوام آن ایفا می‌کنند و اساساً تصور انقلاب اسلامی بدون حضور مردم در صحنه ممکن نیست.

انتهای پیام/



دانلود فایل