1401/11/04
یادداشت؛
جلوی تومور سرطانی کنکور را بگیرید

 

حیدر بایزیدی/ امروزه عملکرد آموزش و پرورش این باورمندی را در جامعه ایجاد کرده که نظام آموزشی ما از بیماری های وخیمی رنج می برد. این نهادِ در حال احتضار در طول این سال‌ها در سطح جامعه نتوانسته است رضایت دانش آموزان، خانواده ها، مدیران و حتی حاکمان را جلب کند .

تومور كنكور سال‌هاست به مانند یک غده بدخیم سال به سال به‌رغم مخالفت‌هاي گسترده منتقدان و كارشناسان اين حوزه بر کلِ نظام آموزشي ما (آموزش عمومي و آموزش عالي) سايه افكنده است و همچنان نه تنها از سايه شوم آن كاسته نشده بلكه درِ این تراژدی روي پاشنه هميشگي آن مي‌چرخد .

 در حال حاضر بنابر تحقیقات انجام گرفته، صنعت کلاس کنکور امروز بیش از 500 میلیون دلار (معادلِ نزدیک به  18 هزار میلیارد تومان با دلار حداقل 35 هزار تومانی) گردش مالی دارد. اگر هزینه کتاب‌های کمک‌ آموزشی کنکور را هم لحاظ کنیم، چیزی نزدیک به همان 30 هزار میلیارد تومانی که این روزها برای گردش مالی کنکور ذکر می‌شود به دست می‌آید!

سؤال مهم این است؛ در این شرایط اقتصادی طاقت فرسا خانواده های ایرانی 30 هزار میلیارد تومان را در چه مسیری هزینه می کنند؟

واقعیت این است در شرایطی که زندگی در دنیای جدید به مهارت و نگرش های جدید نیاز دارد والدین ایرانی در حال حاضر با هزاران زحمت و صرف هزینه های میلیاردی، فرزندانشان را به قربانگاه صنعت کنکور می‌فرستند و آنها را برای قربانی کردن مناسب‌ترین سال‌های عمرشان، آماده می‌کنند؛ دردناک تر اینکه قریب به اتفاق والدین با آگاهی از وضعیت نظام آموزشی و از روی اجبار فرزندانشان را قربانی می کنند.

 دانش آموزان در این نظام آموزشی کنکورمحور، به ناچار در میان چرخ‌دنده‌هایی  که تست زدن و کتاب کمک‌آموزشی کنکور خواندن به سال‌های ابتدایی آن کشیده شده است، دست و پا می‌زنند. بهترین سال‌های آمادگی برای یادگیری را که باید صرف آموختن خلاقیت، توسعه شوق علم‌آموزی، یاد گرفتن مهارت‌های زندگی، ورزش کردن و درونی کردن عادت به سبک زندگی سالم، شجاعت پرسشگری، تقویت حس وطن دوستی، احترام به محیط‌زیست، و غیره کند؛ در غوغای کتاب‌های کمک‌آموزشی به راحتی هدر می رود .

حال جالب اینجاست کارگزاران نظام آموزشی در یک تناقض آشکار با اعتراف به وجود مافیای کنکور و عواقب آن، بر اصل اجتناب ناپذیر بودن کنکور هم تاکید دارند و در این شرایط به منظور پاسخ به منتقدان درصدد اصلاح  و اقدام به برگزاری دوبار کنکور در سال می کنند. با آموزش و پرورش چهار گزینه ای، استعدادها را اسیر و قابلیت ها را هر روز بیشتر از گذشته به حاشیه می رانیم .

مدعيان اين ايده بر اين باور هستند علاوه بر افزایش سهم عملکرد تحصیلی دانش آموزان (که البته نسبت به سایر تصمیمات قابل دفاع است) مزاياي برگزاري دو بار کنکور، در سال بيشتر از يك بار است؛ برای مثال اثرات روحی ،روانی واسترس های کنکور کاسته می شود. البته استدلال‌های دیگری هم لیست شده که یا تنها برای افزودن بر لیست استدلال ها استفاده می شوند یا اين استدلال‌ها فقط در پشت درهاي بسته شوراي عالي انقلاب فرهنگي و شوراي عالي آموزش و پرورش به بحث گذاشته شده است و به احتمال زياد اعضاي اين شورا هم چندان تامل كارشناسانه نداشته اند و در جلساتي معدود و محدود آن را به تصويب رسانده اند.

 جدا از بحث نفی فلسفه وجود کنکور و اینکه در حال حاضر دانشگاه تنها تظاهر به زنده بودن می کند و بسیاری از دانشجویان بعد از  قبولی، دانشگاه  را محل استراحت خود می دانند بايد پرسيد برگزاري دو بار كنكور در سال چقدر به  رفع تبعیض و عدالت در سپردن صندلی های دانشگاه كمك مي‌كند؟

 به عبارتي وقتي دو بار كنكور در سال برگزار شود، مي‌توان ادعا كرد كه گزينش دانشجويان به نسبت برگزاري يك بار در سال عادلانه‌تر خواهد بود؟

بدون پ‍‍ژوهش و نظرسنجي، روشن و بديهي است كه هيچ تاثيري در رفع تبعيض و گزينش‌ها ندارد، چراكه ريشه بي‌عدالتی در دوازده سال فرصت ناعادلانه ایی است كه دانش‌آموزان در كشور با آن مواجه هستند؛ بي‌عدالتي و تبعيضي كه مي‌توان مصاديق آن را از محروميت دانش‌آموزان از فضاي آموزشي تا تجهيرات آموزشي و معلم با تجربه و توانمند و ساير متغيرهاي تعيين‌كننده در نقاط مختلف ايران مشاهده كرد. حال در مسابقه‌اي كه به صورت برابر براي شركت‌كنندگان با پيشينه و فرصت‌هاي نابرابر حضور يافته‌اند، برگزار مي‌شود، چگونه مي‌توان عدالت را  برقرار كرد؟!

لذا تكرار پديده‌اي كه اجراي آن تامين‌كننده فلسفه وجودي آن نيست در واقع تبعات منفي آن را افزايش مي‌دهد و بيش از اينكه به كام داوطلبان شركت در كنكور باشد به كام مافياي كنكور است ؛ اگرچه به نام داوطلبان صورت گيرد. با برگزاری دوبار کنکور در سال بازار شعبده‌بازي‌هاي تست‌زني و كلاس‌هاي كنكور و موسسه‌هاي مربوطه رونق دو چندان پيدا مي‌كند  بازاري كه هيچ دستاورد مثبتي براي نظام آموزشی ما  نداشته و هزینه های زیادی را می بلعد .

پایان سخن آن که؛ آزادسازی نظام آموزشی از سیطره کنکور به علت درهم تنیدگی منافع برخی مدیران با موسسات تست و کنکور کاری بسیار طاقت فرساست. دو بار برگزار کردن کنکور هم درسال به معنی ادامه انحراف چندین ساله آموزشی می باشد هرچند دیر است و چندین نسل از چرخه توسعه این کشور به خاطر فاجعه کنکور خارج شدند اما تا فرصت باقیست باید جلوی تومور سرطانی کنکور یا همان پخش شدن سلول های سرطانی در کل پیکر نظام آموزشی ایران را گرفت و این محقق نخواهد شد مگر اینکه به جای خوشامد گویی به کنکور در ابتدایی به پرورش انسان هایی با مهارت اجتماعی و اخلاقی بیاندیشیم .

حذف کنکور محقق نخواهد شد مگر اینکه در مبارزه با مافیای کنکور به این باور مندی برسیم  با آموزش و پرورش چهار  گزینه ای، استعدادها را اسیر و قابلیت ها را هر روز بیشتر از گذشته به حاشیه می رانیم .

حدف کنکور و جایگزین فرایند مناسب زمانی محقق خواهد شد که همه برنامه ریزان ،تحول گرایان و منتقدان بدون واهمه از پرداخت هزینه با کنشگری فعال ،آینده فرزندان ایران زمین را بر تاجران کنکور ترجیح دهند.

انتهای پیام/



دانلود فایل