1401/06/06 |
توئیتگردی؛ |
سايه بلندتر از آفتاب به زادگاه خود برگشت |
هوشنگ ابتهاج بالاخره در خاك ايران آرام گرفت. همزمان با مراسم خاكسپاري هشتگ «هوشنگ ابتهاج» در توييتر فارسي داغ شد. آنچه ميخوانيد منتخبي از اين توييتهاست. «مراسم تشييع پيكر هوشنگ ابتهاج، در مقابل تالار وحدت روز جمعه، 4شهريورماه با خوانش سرود «ايران اي سراي اميد» و شعر «ارغوان» با حضور پرشمار طرفداران اين شاعر، پيش از آغاز رسمي مراسم اعلام شده، آغاز شد.آمدن پيكر هوشنگ ابتهاج با تشويق ممتد حاضران و خوانش بخشي از شعر ابتهاج «اميد هيچ معجزي ز مرده نيست»، «شاعر مردمي بر شانههاي مردم»، «شاعر سپيده در ميهنش و زادگاهش به خاك بازگشت.بدرودها رفيق سايه»، «امروز ابتهاج سايه هم به خانه ابدي رفت كيست كه تاثير سايه بر فرهنگ و ادب اين كشور را نداند، اما دريغ از يك روز عزاي عمومي در موطنش»، «من فكر ميكنم اينايي كه رفتند مراسم هوشنگ ابتهاج، ميخواستند برند تالار عروسي يكي وسط راه بهشون آدرس غلط داده وگرنه چه دليلي داره وسط مراسم عزاداري، يه جيغ و سوت و هوراي بلند بكشند؟»، «هوشنگ ابتهاج وصيت كرده بود زير درخت ارغوان (خونه خودش) دفنش كنن. اينا بردن تو پارك شهر دفنش كردن بعد كنارش يه درخت ارغوان كاشتن. چرا يه بار يه چيزي اونطوري كه بايد انجام نميشه؟»، «بعد از اين همه تلاش عمومي براي خاكسپاري پيكر «سايه» در وطنش، اين ميزان عجله و اصرار در زود تمام شدن مراسم به خاطر چه بود؟ نه يك مجري و يك سخنران درخور شأن. اين يك بياحترامي محرز به هوشنگ ابتهاج نبود؟ ترس از شلوغي و ازدحام؟ واقعا؟!»، «خود سايه هم فكر نميكرد... تا اين اندازه مردم براي تشييع جنازهاش بيان و شركت كنن... از همه نقاط كشور با هر انديشهاي.. با كاراكترهاي مختلف ...جميعت آنقدر بود كه تو مزار راه نميدادند... عجيبه واقعا مردم شاعرشون رو دوست داشتن»، «مراسم تشييع سايه عزيز، با نظم و آرامش در رشت برگزار شد»، «ارغوان شاخه همخونِ جدا مانده من، آسمانِ تو چه رنگ است امروز؟ آفتابي است هوا؟يا گرفته است هنوز؟من در اين گوشه كه از دنيا بيرون است، آفتابي به سرم نيست، از بهاران خبرم نيست.هوشنگِ ابتهاجِ عزيز هم ديروز به خاك سپرده شدند. واي از رفتگانِ بيبرگشت»، «چرا بايد در مراسم تشييع پيكر هوشنگ ابتهاج هم بين مردم و مسوولان نردهكشي كنند؟»، «امروز بعد از اينكه از مراسم خاكسپاري استاد ابتهاج برگشتم خونه فقط به يه نتيجه رسيدم اينك اين مملكت قبل از هر چيزي داره تو فقر فرهنگي غرق ميشه و هيچ كس به فكر مسالهاي به اين مهمي نيست»، «پيكر زندهياد هوشنگ ابتهاج، شاعر سرشناس زبان فارسي روز شنبه در شهر رشت، در شمال ايران به خاك سپرده شد.براساس تصميم خانواده ابتهاج، مراسم خاكسپاري اين شاعر در باغ محتشم شهر رشت انجام شد.روز جمعه نيز جمعيت گستردهاي از هواداران شعر فارسي در تهران با شاعر «ارغوان» بدرود گفتند»، «مردم اهل فرهنگ و هنر به مراسم تشييع سايه معترض شدند كه چقدر بينظم بوده، هيچ سخنراني نبوده، هركس يه شعاري ميداده! حتي كسي نبوده كه درست يك شعر بخونه و پاسخ يلدا ابتهاج، ولي كلا فكر كنم خاكسپاري آدمهاي معروف خيلي سخته»، «سايه بالاخره در باغ محتشم رشت آرام گرفت. روحش شاد. جدا از غم رفتن ابتهاج، پررنگ شدن نام باغ محتشم به واسطه مزار ابتهاج جالب است. باغي كه در طول سالهاي قبل نامهاي مختلف گرفت، اما اين روزها به نام اصلي خوانده ميشود»، «به نظرم با اختلاف بهترين صحبت رو از ناصر مسعودي خواننده بنام و پيشكسوت گيلاني شنيدم كه ابتهاج را به بزرگي و بزرگواري ياد كرد و از آمد و رفت حكومتها گفت و باقيماندن سايه فرهنگ ايران»، «هنرمند با هر باوري هنرمند است، سايهاي بلندتر از آفتاب به زادگاه خود بازگشت». کد خبرنگار: 983127 انتهای پیام/ |