1401/07/16
کارشناسان معتقدند
استفاده از آب‌های آتشفشانی؛ راهکار احیای دریاچه ارومیه

 

بیش از ۹۵ درصد دریاچه ارومیه خشک شده این در حالی است که دولت سیزدهم برای احیای آن تلاش می‌کند. در این میان، برخی معتقدند که با استفاده از آب‌های آتشفشانی می‌توان دریاچه را نجات داد اما عده‌ای اعتقاد دارند که چنین آبی وجود ندارد و فقط باید با آبیاری قطره‌ای سطح دریاچه را مرطوب نگه داشت.

به گزارش خبرنگار نای قلم، دریاچه ارومیه که زمانی مانند پتویی فیروزه‌ای و پر چین از امواج به وسعتی نزدیک به شش هزار کیلومتر مربع میان دو استان آذربایجان غربی و آذربایجان شرقی جلوه‌گری می‌کرد، اکنون توری سفید از نمک بر سر کشیده، درست است که تور سفید نشانه سفیدبختی است اما برای این دریاچه، سیاه بختی به همراه داشت چون همه شادابی خود را که از حجم زیاد آب و حضور پرندگان مهاجر به دست می آورد از دست داد و اکنون مانند دشتی تفت دیده به انتظار نشسته تا شاید قطره آبی به گلوی خشکیده‌اش برسد.

بر اساس آخرین گزارش‌ها، اکنون بیش از ۹۵ درصد دریاچه ارومیه خشک شده است. با روی کار آمدن دولت یازدهم، ستاد احیای دریاچه ارومیه تشکیل شد که اجرای بندهای آن در راستای احیای دریاچه ارومیه تا سال ۱۴۰۰ بیش از ۱۵ هزار میلیارد تومان هزینه داشت اما آنطور که باید موفق نبود. زمانی هم که دولت سیزدهم روی کار آمد بر احیای دریاچه تاکید کرد و اجرای آن را جزو اولویت‌های خود قرار داد اما مساله مهم و تامل برانگیز این است که آیا دریاچه ارومیه احیا می‌شود که نظر کارشناسان در این زمینه متفاوت است؛ برخی معتقدند که با استفاده از آب‌های آتشفشانی احیای این دریاچه ممکن است اما برخی معتقدند که چنین آبی در زیر بستر دریاچه وجود ندارد؛ بنابراین امیدی به احیا نیست و فقط باید با آبیاری قطره‌ای بستر دریاچه را تر نگه داشت تا با وزش باد نمک به هوا بلند نشود.

عضو هیأت مدیره انجمن مهندسی سواحل و سازه‌های دریایی در این باره به ایرنا گفت: روند کاهشی سطح تراز آب دریاچه ارومیه از سال ۱۳۷۴ تاکنون بسیار شرایط ناگواری را رقم زده است و اکنون هم به رغم فعالیت‌هایی که ستاد احیا انجام داده بیش از ۹۵ درصد سطح آب دریاچه خشک شده است. شدت آسیب پذیری خشک‌زایی در دریاچه ارومیه بیشتر متوجه سواحل جنوبی، مرکزی، جنوب شرقی، جنوب غربی و بخش شمالی آن است و این موضوع نشان می‌دهد برنامه‌های ما نتوانسته به موقع برای دریاچه ارومیه موثر واقع شود.

همایون خوشروان افزود: سال ۱۳۹۲ که مجری طرح تاثیر عوامل ژئودینامیکی بر روی نوسانات سطح تراز آب دریای خزر بودم، پیشنهادی را مطرح و راهکارهایی را پیشنهاد دادم اما بنا به دلایل و ضرورت‌هایی در آن زمان در اولویت قرار نگرفت. پیشنهاد من استفاده از آب‌های آتشفشانی بود که زیر بستر دریاچه وجود دارد.

وی اظهار داشت: زمانی که ایجاد پل میانگذر شهید کلانتری میان دریاچه ارومیه مطرح شده بود، یک شرکت ایتالیایی مطالعات ژئوفیزیکی آن را انجام داد. در نتایج این مطالعات به وجود آب‌های آتشفشانی اشاره شده بود یعنی در این گزارش‌ها آمده بود که (دیاپیریسم) گنبدهای نمکی تحت فشار گاز و سیالات آبی در زیر سطح دریاچه ارومیه وجود دارد که منشاء آتشفشانی دارند و با اکتشاف این مخازن ارزشمند، بهره برداری از منابع آبی آنها و تزریق این آب به درون دریاچه می‌توان دریاچه را خیلی سریع نجات داد اما در آن زمان این پیشنهاد مورد استقبال قرار نگرفت و اکنون به نظر می‌رسد تنها راهکار نجات دریاچه ارومیه استفاده از خاستگاه آب‌های آتشفشانی است که زیر بستر دریاچه ارومیه قرار دارد.

مطالعات یک شرکت ایتالیایی در راستای ایجاد میانگذر دریاچه ارومیه نشان می‌دهد که آب‌های آتشفشانی زیر بستر دریاچه وجود دارد که می‌توان از آنها برای احیای دریاچه استفاده کرد.

وی ادامه داد: در سال ۱۳۹۲ که به دنبال سرنخ‌های مهمی برای طرح پژوهشی تاثیر نیروهای ژئودینامیکی بر روی بستر دریاچه و نوسانات ناشی از آن بودم، متوجه شدم دریاچه ارومیه قبل از آغاز دوره هلوسن و مقارن با آغاز آخرین عصر بین یخچالی در ۱۲۰۰۰ سال قبل همچنین در هلوسن میانی در ۴۰۰۰ سال قبل خشک شد و دوباره با تغییر شرایط آب و هوایی به بقای خود ادامه داد؛ آنجا بود که متوجه شدم دوره‌های خشکسالی بلندمدت نه تنها دریاچه ارومیه بلکه دریای خزر را نیز در زمان مشابه تحت تاثیر قرار داده و مجددا با شروع دوره‌های سیلابی سطح تراز آب آنها به حالت اول برگشت و افزایش یافت.

خوشروان اظهار داشت: همچنین با مطالعاتی که بر روی پروفیل‌های لرزه‌ای بستر دریاچه ارومیه انجام دادم به حضور سیالات گازی تحت فشار پی‌بردم که می‌تواند پتانسیل خوبی برای نفوذ آب‌های آتشفشانی (ولکانیکی) به درون بستر دریاچه  باشد و استحصال آنها را به عنوان یک راهکار مطرح کردم که جدی گرفته نشد و اکنون که دریاچه به سمت خشکی کامل پیش رفته است، هنوز اعتقاد دارم که می‌توان با اکتشاف و اتصال آب‌های آتشفشانی زیربستر دریاچه ارومیه، این حوزه رسوبی مهم را از مرگ حتمی نجات داد.

عضو هیأت مدیره انجمن مهندسی سواحل و سازه‌های دریایی گفت: فراموش نکنیم که بخش وسیعی از منابع آب دریاچه وان از طریق تنوره های زیرآبی و منشاء آب های آتشفشانی تامین می شود.

*بستر دریاچه ارومیه را با آبیاری قطره ای مرطوب نگه داریم

اما رییس پژوهشکده علوم زمین اعتقادی به وجود آب‌های آتشفشانی در زیر بستر دریاچه ارومیه ندارد و معتقد است که دیگر راهی برای نجات دریاچه ارومیه وجود ندارد و باید به آبیاری قطره‌ای بستر آن اکتفا کرد تا در صورت وزش باد، گرد و غبار نمکی به هوا بلند نشود.

راضیه لک درباره وجود آب‌های آتشفشانی در کف بستر دریاچه ارومیه به خبرنگار محیط زیست ایرنا گفت: زمانی که می‌خواستند میانگذر دریاچه ارومیه را احداث کنند و پایه‌ها را زدند، مشخص شد که آبی در زیر بستر وجود دارد اما آب آتشفشانی نیست؛ همان آب‌های زیرزمینی بود که از کف دریاچه به صورت چشمه وارد بستر می‌شد. آن زمان سطح آب زیرزمینی بالا بود؛ از این رو وارد بستر دریاچه می‌شد. یک قانون کلی درباره تامین آب دریاچه‌ها وجود دارد و این است که معمولا بخشی از آب سطحی و بخشی هم از آب‌های زیرزمینی به صورت چشمه وارد دریاچه می‌شود که این قانون درباره ارومیه هم صدق می‌کرد.

رییس پژوهشکده علوم زمین افزود: زمانی که مصرف آب افزایش می‌یابد، سطح آب زیرزمینی کم می‌شود که این روند در حوضه آبریز دریاچه ارومیه هم اتفاق افتاد و باعث شد دیگر آب‌های زیرزمینی به سطح دریاچه وارد نشود و عملا آبی به دریاچه نرسید البته حتی معکوس شدن این وضعیت نیز وجود دارد یعنی ممکن است که آب شور دریاچه وارد سفره‌های آبی زیرزمینی شود. با این حساب، اکنون دیگر آبی برای این چشمه‌های زیرزمینی باقی نمانده است تا به بستر دریاچه برسد. شاید هنوز برخی از این چشمه‌ها وجود داشته باشد اما به حدی بی رونق و کم انرژی‌اند که تاثیری در میزان آب دریاچه ندارند.

لک تاکید کرد: در واقع دیگر آن چشمه‌هایی که دبی بالایی داشتند و آب زیادی را به دریاچه می رساندند وجود ندارد و از بین رفته اند. البته این وضعیت به کاهش سطح آبخوان‌ها در منطقه بر می‌گردد چون دیگر آب اضافه‌ای وجود ندارد که آبخوان‌های حاشیه دریاچه را پرآب کنند و آب آنها وارد دریاچه شود.

وی افزود: در واقع یکی از منابع تامین کننده همه دریاچه‌ها، چشمه‌هایی است که در کف آنها وجود دارد و حیات آنها هم به آبخوان‌ها بستگی دارد. اکنون بسیاری از چشمه‌ها در دنیا با مشکل کم آبی و خشکی مواجه شده‌اند چون سطح آبخوان‌ها پایین رفته، بارش‌ها کم شده و عملا دیگر آبی به آبخوان‌ها تزریق نمی‌شود؛ از این رو، کم آب یا خشک شده‌اند. این شرایط در ارومیه نسبت به نقاط دیگر وخیم‌تر است و با جاهای دیگر قابل مقایسه نیست.

لک درباره آب‌های آتشفشانی گفت: زمانی که یک آتشفشان فعال می‌شود با خودش علاوه بر گدازه، مقداری آب خارج می‌کند. اگر بخواهیم اینطور فکر کنیم، باید بگوییم که آب دریاها و اقیانوس‌ها ناشی از آتشفشان‌های مداوم در چهار میلیارد و ۸۰۰ میلیون سال پیش بوده است که وارد کره زمین شده‌اند؛ اما چیزی به عنوان آب آتشفشانی وجود ندارد.

وی درباره احیای دریاچه ارومیه اظهار داشت: با شرایطی که دریاچه ارومیه دارد و اگر به همین روال هم پیش رود هیچ امیدی به احیای آن نیست، از نظر من سال‌هاست که دریاچه از بین رفته و نمک‌های سطح آن به پلایا تبدیل شده است.

پلایا مهمترین حوضه رسوبی در محیط تبخیری است. پلایا حوضه رسوبی بسته‌ای است که در پست‌ترین نقطه بیابانی یا فرورفتگی‌های طبیعی به وجود می‌آید. در پلایا، زهکش مشخصی وجود نداشته و شیب توپوگرافی آن نزدیک به صفر است. با اینکه در پلایا سطح آب بالا است اما به علت اقلیم خشک و ویژگی قلیایی زیاد، پوشش گیاهی بسیار کم است یا اصلا وجود ندارد. پلایاها در فصل‌های مرطوب پر آب می‌شوند اما در فصل خشک، آب خود را از دست می‌دهند. برخی پلایاها نیز همیشه خشک هستند.

آبی به نام آب آتشفشانی وجود ندارد؛ زمانی که یک آتشفشان فعال می‌شود با خودش علاوه بر گدازه مقداری آب خارج می‌کندرییس پژوهشکده علوم زمین گفت: اینکه آب شیرین را وارد دریاچه ارومیه کردند تا حدی می‌تواند معنی داشته باشد؛ آن هم در حدی که نمک به هوا بلند نشود اما اینکه بخواهیم حجم زیادی آب شیرین آن هم در شرایطی که کشور با کم آبی مواجه است را وارد یک بستر شور کنیم به نظر منطقی پشت آن وجود ندارد.

وی درباره اینکه اگر نمک سطح بستر رودخانه برداشت می‌شد آیا کمکی به احیای دریاچه می‌کرد گفت: همان زمان که ستاد احیای دریاچه ارومیه کار خود را آغاز کرده بود موضوع برداشت نمک از سطح بستر را پیشنهاد دادم اما آن زمان فرصت کم بود و کارها باید سریع شروع می شد از سوی دیگر در فروردین ۱۳۹۸ بارش‌های خوبی رخ داد و آب زیادی وارد دریاچه شد بنابراین دیگر برداشت نمک انجام نشد.

وی ادامه داد: البته ستاد احیا هم از جامعه علمی کشور کمک گرفت اما به نظر من جامعه علمی کشور دانش کافی درباره دریاچه‌های شور را نداشت. درباره دریاچه شوری مانند ارومیه که گفته شود هر چه آب شیرین دارم وارد دریاچه می کنم یک سناریوی افسانه‌ای است، از سوی دیگر با شرایط فعلی آب در کشور، چنین راهی امکان ندارد.

لک تاکید کرد: در واقع تصمیم گیران ستاد احیای دریاچه ارومیه تجربه‌ای از دریاچه‌های شور نداشتند؛ برای همین تصمیم گرفتند به همان روالی که مثلا آب یک حوض خالی می‌شود، دریاچه را هم پر آب کنند؛ این در حالی است که دریاچه حوض آب نیست که به راحتی پر و خالی از آب شود. در این مسیر به نمک‌های دریاچه، کف و بستر آن توجه نکردند؛ حتی به این موضوع هم توجه نکردند که دیگر کف دریاچه گودی ندارد تا آب را در خود نگه دارد. در این شرایط هم آبی که وارد می‌شود بلافاصله تبخیر می‌شود، البته کسی هم مقصر نبود. این برای کشور یک تجربه بود که می‌توان از آن به درستی استفاده کرد. اگر الان هم دنبال این باشند که هر چه آب دارند، وارد دریاچه کنند عملا تمام آبخوان‌ها را از بین می‌برند و هیچ فایده‌ای هم ندارد.

وی تصریح کرد: برای احیای دریاچه باید دو سناریو یکی برای زمان‌های پر آبی و دیگری برای دوره‌های کم آبی تعریف می‌شد، زمان پرآبی که همان سال ۱۳۹۸ بود که بارش‌های خوبی رخ داد و اما برای دوره کم آبی باید برنامه‌هایی مانند اجرای آبخیزداری مورد تاکید قرار می‌گرفت تا آب‌های موجود به سمت آبخوان‌ها هدایت شود یعنی با این کار سطح آب در آبخوان ها بالا می رفت و آب شیرین حفظ می‌شد. از سوی دیگر باید یک سری برنامه‌های ستاد مانند کاهش ۴۰ درصدی مصرف آب در کشاورزی در حوضه آبریز دریاچه هم اجرا می‌شد.

لک تاکید کرد: اکنون باید برنامه به گونه‌ای باشد که میزان آبی که به دریاچه داده می‌شود در حدی باشد که فقط ریزگرد نمکی به هوا بلند نشود یعنی دریاچه را به صورت آبیاری قطره‌ای نگه داریم. تجربه‌ای که در امریکا وجود دارد آنها با دریاچه‌های خشک شده شور این کار را انجام می‌دهند؛ در واقع فقط برای کنترل ریزگردهای نمکی یک سری سنسورهای هواشناسی نصب کردند و زمانی که باد شدت می‌گیرد خودبه خود آب را در بستر دریاچه می‌پاشند تا نمک به هوا بلند نشود.

وی اظهار داشت: اکنون مشکل آب در کشور به حدی است که حتی در برخی مناطق آب برای آشامیدن وجود ندارد و ارومیه هم از این شرایط جدا نیست؛ بنابراین در جایی که آب به اندازه کافی وجود ندارد، نباید همان میزان داشته را به یک تپه نمکی داد چون فقط هدررفت آب است. این آب باید در آبخوان‌ها ذخیره شود و برای نسل بعدی محفوظ بماند ضمن اینکه ۴۰ درصد کاهش مصرف آب در کشاورزی هم باید سریع اجرا شود.

لک با اشاره به اینکه اکنون بیش از ۹۵ درصد دریاچه خشک شده است گفت: از نظر من همه این برنامه‌ها مانند تصفیه فاضلاب شهرهای ارومیه و تبریز و انتقال این آب به دریاچه همچنین تونل زاب به نوعی هدررفت آب است. این برنامه‌ها باید اجرا شود اما نه برای دریاچه ارومیه بلکه برای رفع بحران آب در کشور زیرا شرایط منابع آبی در کشور قابل قبول نیست و در این شرایط هر چه آب وارد دریاچه شود تبخیر می‌شود در واقع مانند این است که روی یک میز مسطح آب بریزید؛ در این شرایط، هیچ آبی بر روی آن میز باقی نمی‌ماند، باید آب را زیر زمین حفظ کنیم تا تبخیر نشود.

وی ادامه داد: از نظر من دریاچه پلایا شده است و هیچ کسی پلایا را به دریاچه تبدیل نمی‌کند، اشتباه این است که نمی‌دانند آن محیط رسوبی دیگر دریاچه نیست، حوض سلطان تهران هم این شرایط را دارد؛ بنابراین منطقی نیست که آب وارد آن کنیم. انگار آب را در ظرف نمک می ریزیم.

وی افزود: البته اکنون دیگر برای این کار هم دیر است چون حتی اگر نمک را هم برداشت کنند و برنامه‌ای اقتصادی و مقرون به صرفه برای آن داشته باشند هم امیدی به احیا نیست چون کف دریاچه از رسوب پر شده و آبی به کف نفوذ نمی‌کند.

رییس پژوهشکده علوم زمین درباره وجود لیتیوم در کف دریاچه گفت: لیتیوم دریاچه ارومیه بالا نیست؛ لیتیوم آب دریاها بالاتر است. ما این همه دریا داریم و می‌توانیم لیتیوم آنها را برداشت کنیم. حتی اگر هم در دریاچه لیتیوم وجود داشته باشد می‌توان در آب استخراج کرد. معمولا لیتیوم را در آب استخراج می‌کنند چون املاح شورابه‌ای را از نمک نمی‌گیرند از آب شور می‌گیرند بنابراین کسی جایی را خشک نمی‌کند تا مثلا لیتیوم برداشت کند.

کد خبرنگار: 983127

انتهای پیام/



دانلود فایل