1402/10/07 |
یادداشت؛ |
کاندیداها از شعارزدگی و وعده های غیرقابل اجرا پرهیز کنند |
محمدعلی خالق نژاد/ برای ورود به مبحث مورد نظر دربادی امر این سوال مطرح می شود که آیا اساساً در انتخابات مجلس، کاندیداهای نمایندگی میتوانند وعدههای انتخاباتی دهند یا خیر؟ پرسش اساسی تر این است که آیا ضرورتی برای وعده دادن به ویژه وعده های غیرعملی وجود دارد؟ مدتی است که بسیاری از افرادی که به عنوان کاندیدای مجلس دوازدهم مطرح هستند، فعالیّت های مختلفی را برای ورود به مجلس آغاز کرده اند. از دیدارهای رو در رو و چهره به چهره با افراد مختلف گرفته تا حضور در مجالس و محافل و گعده های شبانه و رسانه های مختلف سنتی و نوین. موضوع مد نظر در این مبحث، توجه به وعده هایی است که این افراد از گذشته تا اکنون و تا روز انتخابات به طرفداران خود و سایر افرادی که در پی جلب حمایت آنان هستند؛ داده اند، می دهند و یا خواهند داد. پرسش مقدمتر این است که آیا ضرورتی برای وعده دادن وجود دارد؟ برای جواب به این پرسشها باید از جایگاه مجلس در نظامهای مدرن و دمکراتیک سخن گفت. در اهمیت جایگاه مجلس همین بس که نخستین فصل از قوای حکومتی را در قانون اساسی به خود اختصاص داده و وظایف گسترده ای دارد. برخی کاندیداهای انتخاباتی وعده هایی به مردم می دهند که اساساً امکان تحقق آنها نبوده و یا ضعیف است. در شرایط کنونی برخی از نمایندگان وعده هایی به مردم می دهند که در چارچوب وظایف نمایندگی مردم نیست و آنها نمی توانند به وعده های خود عمل کنند از همین نقطه است که بین حرف و عمل به خواسته های مردم فاصله ایجاد می شود. بنابر این واقعیت امر این است که جامعه ایران از نظر رفتارشناسی سیاسی به حد اشباع از وعده ها رسیده است. در چنین ساختاری این نامزدها چاره ای ندارند جز این که وعدههای محلّی بدهند نه ملّی. در مسائل محلی هم میتوانند انواع و اقسام وعده ها را بدهند. وعده هایی که لزوماً در چارچوب وظایف و اختیارات یک نماینده مجلس نیست. وعده هایی همچون احداث یک راه یا پروژه مشخص، تغییر مدیران محلی، آسفالت و... حال آن که براساس نصِِّ صریح قانون اساسی نمایندگان در دو مقوله قانون گذاری و نظارت بر حسن اجرای قوانین اختیاراتی دارند و برای تحقق چنین وعده هایی چاره ای جز متوسل شدن به بخش های اجرایی ندارند. اگر فردی در حزبی فعال نبوده و به عنوان نماینده انتخاب شود در مجلس نیز به صورت مجزا و فردی تصمیم گیری خواهد نمود که نمیتواند تحلیل خوبی در امور کشور داشته باشد. به همین دلیل است که پس از ورود به مجلس مدت ها طول میکشد با موضوعات کشور آشنا شود. وجود شکلگیری مجلسی با وعدههای محلی قطعاً به نفع کشور نخواهد بود. بنابراین دادن وعدههای محلی و منطقه ای که به وفور داده میشود برای اداره امور از سوی نامزدها عملا بلامانع بوده و اگر وعدهای هم داده شود در عمل بیهوده و غیر قابل اجرا و بدون تضمین خواهد بود که لازم است از آن پرهیز شود. دادن وعدهای ریز و درشت راهکار خوبی برای جلب آرای مردم نیست. بلکه میتوان با حضور در بین مردم صادقانه مشکلات را گفت و راه چاره را نشان داد. نکته دیگر اینکه آنچه حائز اهمیّت است پیگیری مطالبات مردم است و نه دادن شعار و وعده هایی که امکان تحقق نداشته باشد. امروزه مردم به درجه ای از شعور و آگاهی سیاسی رسیده اند که به راحتی سره را از ناسره تشخيص دهند و بر همین مبناست که مسلماً به چهره ها رای نمی دهند بلکه به برنامه، آن هم برنامه واقعی و عملی رای خواهند داد نه برنامه های غیرعملی و صرفاً تبلیغاتی. لذا وجود شکلگیری مجلسی با وعدههای محلی قطعا به نفع کشور نخواهد بود. ضمن آنکه آشنا نبودن نامزدها به وظایف قانونی یک نماینده مجلس و همچنین آگاه نبودن مردم از حدود اختیارات نمایندگان به این وعدههای بی پشتوانه دامن میزند که باعث به وجود آمدن امید و انتظارات واهی میگردد. *سخنی با کاندیداها ۱- از آنجاییکه بیان وعده های انتخاباتی در محافل خصوصی و عمومی تبدیل به یک مطالبه و خواسته عمومی می شود و در صورت پیروزی کاندیدا، حق پیگیری را برای موکلین از نماینده منتخب ایجاد می کند. خواه این موکلین جزء دسته طرفداران بوده باشند یا مخالفان. در صورت عدم تحقّق این وعده ها در طول زمان طرفداران دچار سرخوردگی می شوند و مخالفان فضایی را برای اثبات حقانیّت کاندیدای مغلوب خود می یابند. بنابراین به وعده های خود به عنوان چاقوی دو لبه نگاه کنید. ۲- وعده های مطرح شده می بایست در حدود اختیارات یک نماینده بوده و منافاتی با قوانین جاری کشور نداشته باشد. برای مثال تبدیل یک دهستان به بخش و یا یک منطقه به استان می بایست بر اساس استانداردهای لازم تقسمات کشوری و مقررات وزارت کشور انجام شود و تا زمانی که استانداردهای لازم رعایت نشود، تحقق چنین وعده ای به هیچ عنوان امکان پذیر نخواهد بود. ۳- وعده های مورد نظر می بایست با در نظر گرفتن شرایط اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و ... کشور مطرح شوند. برای مثال هنگامی که به تحصیل کردگان بیکار وعده اشتغال داده می شود، می بایست به محدودیت استخدام در دستگاه های اجرایی و مقررات حاکم بر آن، توجه کرد. ۴- وعده های مورد نظر می بایست امکان پذیر و دست یافتنی باشند. ۵- میزان تحقق وعده ها قابل اندازه گیری باشد. یکی از اشتباهاتی که کاندیداها در تبلیغات خود مرتکب می شوند، عدم بیان هدف مورد نظر خود به صورت واضح و شفاف است. برای مثال مشخص نمی کنند که قصد دارند به چه میزان شرایط فعلی را بهبود بخشند و آیا اساساً توانایی تحقق آن را در خود می بینند یا خیر؟ ۶- اگر در گذشته به دلیل محدودیت رسانه ها به راحتی می شد جلوی انتشار وعده ها را گرفت و منکر حرف ها شد، باید بپذیریم که امروزه به لطف گسترش فضای مجازی امکان انکار وعده های داده شده وجود ندارد و این خود چالشی برای نمایندگان بدقول خواهد بود. رای دهندگان هر حوزه انتخابیه نیز می توانند از طریق طرح سوال های مناسب، میزان تحقّق وعده های کاندیداها را مورد سنجش و ارزیابی قرار دهند. برای مثال در حال حاضر مسأله بیکاری و اشتغال به یکی از دغدغه های اصلی جامعه و خانواده ها تبدیل شده است و به همین دلیل مشاهده می شود که بخشی از طرفداران کاندیدها را جوانان جویای کاری تشکیل می دهند که امیدوارند با حمایت از یک کاندیدای خاصّ و کسب پیروزی در انتخابات، بتوانند هفت خوان اشتغال را آسان تر از سایرین پشت سر بگذارند. در رابطه با این مساله مشخص سوال هایی که می توان از کاندیداها پرسید این است که آیا می توانند رقمی را مبتنی بر محاسبات معقول اعلام کنند و یا توان آن ها ایجاد اشتغال برای تعداد انگشت شماری است که در مشاغل پایین و به عنوان پیشخدمت، سرایدار، نگهبان، راننده و غیره وارد ادارات شهرستانی خواهند کرد؟ آیا پس از انتخاب همان تعداد اندک برای اشتغال، شرط اول آن ها طرفدار بودن و داشتن نسبت فامیلی آن هاست یا به شاخص هایی مثل شایستگی و لیاقت و میزان احتیاج آن ها به کار توجّه خواهند کرد؟ آیا باز هم پیش می آید که از یک خانواده چند نفر را مشغول به کار کنند و از خانواده ای دیگر حتی به یک نفر هم اجازه ندهند که از شانس اشتغال برخوردار شود؟ در خاتمه به واجدان شرایط رأی دادن در انتخابات نیز یادآور می شود که انتخاب نماینده اصلح نیازمند دقّت و موشکافی در وعده های آنان و صرف وقت و زمان است که می بایست از سوی رای دهندگان حوزه انتخابیه انجام شود. و هر چه قدرت پرسشگری آحاد جامعه از کاندیداهای احتمالی بیشتر شود، امکان انتخاب فردی با وعده های مبتنی بر برنامه های قابل سنجش بیشتر خواهد بود و به کاندیداهای محترم نیز توصیه می شود که فارغ از شعارزدگی و پرهیز از وعده های غیر قابل اجرا و بی پشتوانه به دنبال جلب آرا به هر وسیله ممکن و ایجاد تصویری "معجزه گر" از خود در ذهن و ضمیر افراد حوزه انتخابیه نباشند. چرا که انجام بسیاری از کارها و تحقّق وعده ها، نیازمند فراهم شدن زیر ساخت های مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و ... است. انتهای پیام/ |