مینا اینانلو/ عوامل ساختاری، اقتصادی و اجتماعی متعدد در کنار ناپایداری و مستقیم بودن مداخلات سیاستی در جهت رفع موانع فرزندآوری در کشور ما زمینهساز تداوم کاهش باروری است.
حرکت هرم سنی جمعیت به سمت سالمندی، امروز به یکی از مسائل مهم کشورها تبدیل شده است. سازمان ملل پیشبینی کرده است که به دلیل کاهش نرخ باروری، رشد جمعیت کند شده و حتی ممکن است تا سال ۲۱۰۰ میلادی به طور کامل متوقف شود.
وضعیت کاهش باروری و رشد ناکافی جمعیت نیازمند اتخاذ اقدامات ویژهای است و تجارب کشورهای مختلف، حاکی از تلاش آنها برای مواجهه موثر با این چالش است. برای مثال در بسیاری از کشورهای غربی از طرحهای تشویقی و ارائه تسهیلات ویژه برای افزایش تمایل والدین به بچهدار شدن استفاده میکنند.
در نروژ بچهدارها در اولویت دریافت خدمات قرار دارند. در انگلیس برای مادران سه سال مرخصی با حقوق در نظر گرفته میشود و این مرخصی در آلمان ۱۴ ماه است. همچنین پرداخت هزینههای دوران حاملگی تا نوزادی و در نظر گرفتن سبد کالا با کمکهای مالی ماهیانه به خانوادهها از دیگر راههای افزایش نرخ باروری است.
در ایران نیز اگر چه در سالهای اخیر طرحهایی مانند طرح جوانی جمعیت تدبیر شده اما هنوز تا رسیدن به نتیجه دلخواه فاصله بسیاری وجود دارد و باید بازنگریهای جدیتر حول این طرح و شرایط تاثیرگذار صورت پذیرد تا زمینه برای افزایش جمعیت فراهم شود.
به منظور واکاوی این چالش با «حجیه بی بی رازقی نصرآباد» عضو هیات علمی موسسه مطالعات و مدیریت جامع و تخصصی جمعیت کشور و «حمیدرضا حاجی هاشمی» جمعیتشناس گفتوگوهایی صورت گرفته که شرح آن را در ادامه میخوانید؛
*واکاوی سیر تحولات جمعیتی ایران به سمت سالمندی
بیبی رازقی در خصوص نرخ باروری و تاثیرش روی هرم سنی جمعیت میگوید: در حال حاضر باروری در ایران به سطوح پایینتر از سطح جانشینی تنزل یافته است و میزان باروری کل مطابق با آخرین برآوردها در سال ۱۴۰۱ برابر با ۱.۷۴ فرزند است.
کاهش تعداد فرزندان متولدشده نسبت به گذشته باعث کاهش حجم و ساختار سنی جمعیت در سنین پایین شده است. بهعبارت دیگر قاعده هرم سنی ما کوچکتر از گذشته شده که این امر میتواند نسبت جمعیت را در گروههای مختلف سنی به نفع سایرگروه های سنی تغییر دهد.
در فرایند گذار جمعیتی معمولا نخست مرگ و میر شروع به کاهش میکند و پس از چند دهه باروری کاهش مییابد. کاهش اولیه در میزانهای مرگ و میر منجر به بیشزایی موالید میشود، زیرا افراد بیشتری نسبت به نسلهای گذشته زنده میمانند. پس از مدتی، میزان باروری نیز شروع به کاهش میکند. ولی در ساختار سنی یک برآمدگی ایجاد میکند که ناشی از کاهش ناهمزمان مرگ و میر و باروری است. این برآمدگی در طول زمان پیش میرود و در دورهای برآمدگی سنین جوانی و در یک دوره میانسالی و در یک مرحله نیز سالخوردگی جمعیت را موجب میشود. متولدین دوره بیشزایی موالید یا خیز موالید، زمانی که به سنین فعالیت میرسند، تورم جمعیت را در سنین فعالیت به وجود میآورند و پدیده پنجره جمعیتی را ایجاد میکنند. زمانی که این نسل به سنین سالمندی میرسند نیز پدیده تورم جمعیت یا سالخوردگی را در سنین ۶۵ سالگی به بالا به وجود میآورند.
در حال حاضر با رشد جمعیت میانسال روبهرو هستیم. در واقع متولدین دهه ۵۰ و ۶۰ که نسل خیز موالید یا بیشزایی موالید به شمار میروند در سنین ۴۹-۳۰ سال هستند و سهم قابل توجهی از رشد جمعیت را به خود اختصاص دادهاند. زمانی که این گروه به سنین سالمندی میرسند، مرحلهای از تحولات جمعیتی یعنی مرحله سالخوردگی را به وجود میآورند. بنابراین تغییر ساختار سنی و سالخوردگی جمعیت یکی از پیامدهای باروری پایین است.
*تبعات سالخوردگی جمعیت چیست؟ از هزینههای اقتصادی تا آسیبهای فردی
حاجی هاشمی: تهدید کاهش جمعیت، زمانی جدیتر میشود که نسلهای پرجمعیت بدون آنکه کمکی به افزایش باروری کرده باشند، به طور کامل از سنین فرزندآوری خارج شوند
کاهش باروری در صورتی که ادامه داشته باشد میتواند به کاهش سریع جمعیت و تداوم باروری پایین منجر شود و چنین امری ممکن است در درازمدت به وضعیتی برسد که کاهش باروری، خود تقویتکننده کاهش بیشتر باشد و باروری را در سطح پایین نگه دارد و امیدی به افزایش نباشد. بنابراین تداوم کاهش باروری یکی از چالشهای جمعیتی بسیاری از کشورها از جمله کشور ما است و باروری زیر سطح جایگزینی مستلزم برنامهریزیهای موثر جهت پیشگیری از کاهش بیشتر و در صورت امکان افزایش باروری است و به جرات میتوان گفت اکنون مهمترین مساله جمعیتی کشور باروری پایین است.
حاجی هاشمی نیز در این باره میگوید: پیامد اصلی کاهش باروری، کاهش جمعیت است که در بلندمدت میتواند به عنوان خطر بزرگی شناخته شود. در حال حاضر نسلهایی که به ویژه در سالهای اولیه بعد از انقلاب به دنیا آمدند و باعث شدند که میزان باروری بالایی برای کشور رقم بخورد، همچنان در سنین فرزندآوری قرار دارند و در حقیقت پتانسیل اصلی برای افزایش باروری محسوب میشوند. تهدید کاهش جمعیت، زمانی جدیتر میشود که نسلهای پرجمعیت بدون آنکه کمکی به افزایش باروری کرده باشند، به طور کامل از سنین فرزندآوری خارج شوند.
به گفته این جمعیتشناس، مهمترین پیامد کاهش باروری در بُعد اقتصادی خودنمایی میکند. زیرا کاهش باروری به مرور باعث کاهش جمعیت فعال و نیروی کار میشود و خود این پیامد دارای تبعات مختلف دیگری است. برای مثال با کاهش بخش فعال جمعیت از سهم جمعیت تولیدکننده کاسته شده و به سهم جمعیت مصرف کننده افزوده میشود و این زمینه را برای کاهش رشد اقتصادی فراهم میکند. پیامد اقتصادی دیگر، کاهش جذب سرمایهگذاریهای خارجی است. کشورهایی که بر اثر کاهش باروری به تدریج با کاهش جمعیت فعال و کاهش جمعیت رو بهرو میشوند، اگر در جذب مهاجران خارجی هم موفق نباشند، مطلوبیتی برای سرمایهگذاریهای خارجی نخواهند داشت. البته شاید این مورد با توجه به شرایط و مناسبات اقتصادی کنونی ایران در اقتصاد جهانی، خیلی موضوعیتی برای کشور پیدا نکند اما به هر حال موضوع مهمی برای اقتصاد کلان محسوب میشود.
در مورد تبعات اجتماعی هم بحث تامین اجتماعی سالمندان مطرح است که سالخورده شدن ساختار جمعیت و فشارهای مالی بیشتر به صندوقهای بازنشستگی و تامین اجتماعی میتواند کیفیت زندگی سالمندان را تحت تاثیر قرار دهد. از نظر فردی نیز نسلهایی که فرزندآوری کمتری دارند در دوران سالمندی با مسائلی مانند انزوای بیشتر و حمایت کمتر از سوی خانواده و فرزندان مواجه میشوند.
*راهکار چیست؟
با توجه به شرایط کنونی و ضرورت افزایش باروری، خانوادهها باید حمایتها، اقدامات و سیاستهای موثر دولت را لمس کنند تا بتوانند به آینده امیدوار باشند و تصمیمات زندگی و همین طور تصمیمات باروری را در زمان مناسبی عملی کنند. در کنار این موارد ارائه پیامهای مثبت از طریق رسانهها در مورد ارزش تشکیل خانواده و فرزندآوری نقش تاثیرگذاری در افزایش سطح باروری خواهد داشت.
در حال حاضر مادر شدن و فرزندآوری تاوان سنگینی دارد. باید ببینیم در بستر سیاستهای افزایش باروری، ساختارهای اداری و محیطهای شغلی چقدر با مادران شاغل همراه هستند؟ تحقیقاتی که در سالهای اخیر در سازمانهای مختلف انجام شده است، نشان میدهد محیطهای شغلی عمدتا ضدفرزندآوری هستند در حالی که با توجه به شرایط کنونی و قشر تحصیل کرده زنان، نیازمند این هستیم که نقش مادری زنان شاغل را بپذیریم. از فرصتهای دورکاری، کار پاره وقت و افزایش فرصتهای شغلی مناسب با زنان، ایجاد و توسعه مراکز مراقبت از کودک حمایت کنیم. در بخش دولتی نیز که نیازمند کارهای تخصصی و کارشناسی است با فراهم آوردن فرصتهای فوق، میتوانیم از زنان تحصیل کرده که سرمایه عظیمی هستند، بیشتر بهره ببریم.
انتهای پیام/