شیرین یوسفی/ هرچند مسعود پزشکیان نهمین رئیس جمهور ایران است ولی او اولین رئیس جمهوری بود که هیچ وعده انتخاباتی نداد. در تحلیل رفتار انتخاباتی کمپین برای ایران آنجا که نوبت به تحلیل مفاهیم و کلید واژهها میرسد هیچ واژهای به اندازه عدالت به هیچ مفهومی به اندازه حق پر تواتر نمیشود. به عبارت دیگر دال مرکزی گفتمانی که رئیس جمهور پزشکیان در قالب کمپین برای ایران عرضه کرد حق بود و عدالت.
از آغاز حیات تاکنون در جهانهای اجتماعی که انسانها ساختهاند و در روابط و مناسباتی که برقرار کردهاند آرمان حق خواهی و عدالت طلبی به هیچ وجه مفهوم بدیع و نویی نبوده و نیست. تاریخ بشریت و به تبع آن تاریخ سیاسی -اجتماعی ایران مملو از جنگهای خشن و انقلابهای خونینی است که از انواع تبعیضها قومی و زبانی و نژادی گرفته تا جنسیتی و دینی و طبقاتی نشئت می گیرد.
در واقع تبعیض در هر نوعش کرامت اخلاقی انسان را مخدوش میکند و پیآمدی جز عقب ماندگی و متضرر شدن افراد و جامعه و در یک کلام رنج جانکاه برای بی صدایان به ارمغان نمیآورد. لذا در سراسر تاریخ حق خواهی و عدالت طلبی توان بسیج عمومی بیصدایانی که مورد تبعیض قرار گرفتهاند را داشته است و همچنان نیز دارد.
این گفتمان پرقدرت و غالب بر اساس کل گرایی کانتی با حذف دیگری خاص بر دیگری عام تاکید میکند و به این ترتیب با دور شدن از فردیت و هویتهای متکثر دیگریهای خاص با تاکید صرف بر حقوق و وظایف انسانی در آرمانیترین شکل خود به رهیافت «احترام به حقوق دیگران» میانجامد.
به سخن دیگر؛ این نگاه کلگرایانه عدالتمحور هرچند به ظاهر بر حقوق انسانی صحه میگذارد ولی حقوق را به مثابه مکانیسمهای دفاع از خویشتنی میداند که احترام به آنها از طریق رها کردن دیگران به حال خود تامین میشود.
کارول گلیگان در نقد این رهیافت میگوید: در این نگاه به جهت تمرکز بر حقوق و وظایف، مسئولیتها به گردن دیگران انداخته میشود. به عبارت دیگر در این رویکرد وظایفی که انسان بر اساس احترام به حقوق دیگران دارد حداکثر به عدم دخالت متقابل در دایره دیگری محدود میشود.
لازم به توضیح است که این رویکرد به حق و عدالت تنها نظریه فلسفه اخلاق در مورد عدالت و حق نیست و رویکرد مراقبت محور به عنوان گفتمان مقابل آن تعریف میشود. در گفتمان مراقبتی، دالهای مرکزی گفتمان از حقوق و وظایف به مسئولیتها و روابط انسانی جابه جا میشود .
در حالی که در گفتمان عدالت خواهی، قیام به حق فارغ از خشونتها، رنجها و زخمهای مترتب بر آن و بدون توجه به روابط و مسئولیتها، هم وظیفه انسانی و هم تکلیفی اجتماعی و هم امری اخلاقی محسوب میشود، در گفتمان مراقبتمحور عدالتطلبی گوش دادن به صدای بیصدایان به قصد شنیدن و فهمیدن آنهایی است که به صورت نظاممند از دایره قدرت حذف شدهاند. در این گفتمان حقخواهی بدون ترمیم روابط از هم گسیخته و به کین آمیخته مردم با مردم یا مردم با حاکمان محقق نمیشود .
در منطق مراقبتمحور، مادرانگیها و تجارب زنانه میتواند پیشنهاددهنده گفتمانی باشد که با شجاعت از نزاع دائمی و جنگهای مستمر اعلام بیزاری میکند و طالب ترمیم است نه طالب عدالت محض.
گفتمان پرواداری از تجارب پرستاری و تیمارداری زنان و مادرانگی آنها برای مرهم گذاشتن بر زخمهای خونریز و چرکین شده پیکر جامعه که ریشه در انواع تبعیضها، ترسها، ناکامیها، خشونتها و در وطن خویش غریب بودنها دارد، دست به مدلسازی میزند.
رجوع به مشی سیاسی و سبک زندگی وفادارانه و تمرکز بر کلیدواژههایی که رئیس جمهور پزشکیان در کمپین انتخاباتی برای ایران به کار گرفت و در کنار هم قرار دادن همه اینها، آنها را به مثابه قطعاتی از یک پازل سیاسی از ایدهای نو در سپهر سیاسی ایران رونمایی میکند که حق را برخورداری از احترام برای همگان و همدلی با تمام بی صدایان ایران تعریف میکند.
رایدهندگان به دکتر مسعود پزشکیان امید دارند که دولت ایران بتواند زخمهای ملی مان را ترمیم کند و با شناسایی مسیرهای منتهی به حاشیه، حل مشکلات به حاشیه راندهشدگان را در اولویت سیاستگذاری بگذارد و با توکل به خداوند متعال و همراهی همه دغدغهمندان ملک و میهن نسبت به حل آنها اقدام کند و دقیقاً به همین خاطر است که باور داریم امروز تا اطلاع ثانوی ایران عزیز و ایرانیان سرافراز بیشتر از رئیس جمهور به پرستار جمهور نیاز دارد.
انتهای پیام/