محمدمهدی سیدناصری / حیات سعادتمندانه بشر بدون وجود محیط زیستی امن، پاکیزه و سالم ممکن نیست زیرا بهرهمندی بشر از ابتداییترین و بنیادیترین حقهایی که صرف «انسان» بودن از آنها بهرهمند میگردد، با برخورداری از سلامتی و زندگی در محیط زیستی سالم و عاری از آلودگی ارتباط مستقیم دارد و تنزل کیفیت محیط زیست میتواند تهدیدی جدی برای بقای بشر باشد. بنابراین، اثر حفاظت از محیط زیست و برخورداری از محیط زیستی سالم و پایدار بر زندگی بشر به حدی است که نمیتوان تنیده بودن حقوق بشر و حقوق محیط زیست به یکدیگر را نادیده انگاشت و نسبت به آن بیتوجه بود.
حیات بشر در بستر محیط زیست جریان دارد و نه تنها بشر محق زندگی در محیط زیستی سالم و عاری از آلودگی است بلکه تکلیف صیانت از این امانت را نیز بر دوش دارد. آنچه همواره شاهد آن بوده و هستیم بحث آلودگی هوای پایتخت و دیگر کلانشهرهای کشور عزیزمان ایران است و تاثیر این آلودگی بر شیوع بیماریها و ایجاد امراض در یکی از آسیبپذیرین اقشار جامعه یعنی کودکان هستیم، تا جایی که شاهد آن بودیم که برخی مدارس در تهران به علت آلودگی بیش از حد هوا تعطیل شدند یا زنگ ورزش خود را تعطیل کردندهاند. اما جدای از علت و علل این آلودگی آنچه بیشتر در این نوشتار بهءنبال آن هستیم، داشتن حق بر محیط زیست سالم به عنوان یکی از مصادیق بارز حقوق بشر است که باید به نحو خاصتری برای کودکان، علی الخصوص کودکان کار؛ این قشر آسیبپذیر در نظر گرفته شود، از همینرو آیا تا به حال به کودکان کاری که در سطح شهر و پشت چراغهای راهنمایی و رانندگی کار میکنند اندیشیدهایم که آنها نیز همانند تمام افراد جامعه از حق بر داشتن محیط زیستی سالم برخوردارند؟ منظور از کودک در این نوشتار به استناد اکثر اسناد حقوق بشری، شخصی است که به سن ۱۸ سالگی نرسیده است.
همانطور که کنوانسیون حقوق کودک در ماده ۱ خود اشعار میدارد: “ از نظر کنوانسیون حاضر منظور از کودک افراد انسانی زیر ۱۸ سال است، مگر اینکه طبق قانون قابل اجرا در مورد کودک سن بلوغ کمتر تشخیص داده شود". لازم به یادآوریست که کودک کار به کودکی گفته میشود که به واسطه فقر، مشکلات اقتصادی، فرهنگی یا توسط باند و مافیا به مدت طولانی ومستمر به کار گرفته میشود. کودکان کار معمولا در معرض آسیبهای جسمی، روحی، روانی و اجتماعی قرار دارند. از تحصیل محروم هستند و به نیازهای کودکی آنان توجهی نمیشود. همچنین خطرات زیادی آنها را تهدید میکند.
در مادهی ۲۴ کنوانسیون حقوق کودک مصوب ۱۹۸۹ میلادی، که یکی از مهمترین اسناد بین المللی حقوق بشری است؛ حق کودکان بر برخورداری از محیط زیست سالم به رسمیت شناخته شده است؛ بر اساس بند ه این ماده دولتها باید تضمین کنند که تمام اقشار جامعه خصوصاً والدین و کودکان از مزایای تغذیه، شیر مادر، بهداشت و بهداشت محیط زیست بهرهمند هستند. اگرچه کنوانسیون حقوق کودک صراحتاً حق کودک را برای داشتن محیطی پاک تضمین نمیکند، اما حاوی مقررات متعددی است که به موضوع حفاظت از محیطزیست مرتبط است؛ این موارد عبارتند از حق کودکان برای زندگی، بقا و رشد، حق برخورداری از بالاترین استانداردهای سلامتی و حق داشتن استانداردهای زندگی مناسب. محیطزیست پاک و سالم پیششرط لازم برای تحقق حقوق مذکور و نیز عامل کلیدی در اجرای مؤثر کل کنوانسیون است. این کنوانسیون حدوداً سه دهه است که در حال اجرا میباشد و بانک جهانی به صراحت اعلام کرده است که سرمایهگذاری در سلامت کودکان برای تضمین توسعه انسانی و اقتصادی ضروری است. با این وجود، علیرغم آگاهی جهانی از تأثیر مخرب تخریب محیطزیست بروی زندگی کودکان و به طور پیشفرض، بر آینده بشریت، ما سالانه با ۱.۷ میلیون کودک زیر پنج سال مواجه هستیم که به دلیل خطرات زیستمحیطی جان خود را از دست میدهند.
شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در راستای تقویت مجموعه قوانین حقوق کودک و با تاکید بر حق برخورداری کودکان از محیط زیست سالم، قطعنامهای تاریخی به تصویب رسانده که در آن اهمیت آموزشهای محیط زیستی به عنوان یک ابزار اساسی مورد توجه قرار گرفته است. قطعنامهی «احقاق حقوق کودکان از طریق محیط زیست سالم» که در چهل و پنجمین جلسه شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد به تصویب رسیده است، از کشورها میخواهد اقدامات لازم برای تضمین حقوق کودکان و نسلهای آینده در برابر آسیبهای محیط زیستی را دنبال نمایند. این درخواست شامل توجه به «حق برخورداری از محیط زیست سالم» در قوانین و سیاستهای ملی و «اطمینان از منافع کودک در تصمیم گیریهای محیط زیستی» میشود.
قطعنامهی شورا از دولتها میخواهد با در نظر گرفتن مسائل محیط زیستی، از جمله تغییرات اقلیمی، در آموزش و پرورش، شرایطی فراهم آورند که درک و احترام کودکان نسبت به محیط طبیعی بیشتر و بدین ترتیب برای تصمیمگیری در آینده آماده شوند. به نوعی این قطعنامه ماده (۱.۲۹ کنوانسیون حقوق کودک در رابطه با اهداف آموزش را تقویت میکند، که بر اساس آن آموزش کودک باید «احترام به محیط طبیعی را در او ایجاد نماید». به علاوه، قطعنامه شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد بر آموزش معلمان تاکید نموده تا آنها نیز به نوبه خود بتوانند به طور موثر در مورد مسائل و چالشهای محیط زیستی آموزش دهند. مسلما محیط زیست مقولهای است در ارتباط تنگاتنگ با تمام ابعاد اقتصادی- اجتماعی- فرهنگی زندگی انسان. بدین ترتیب برخوداری از یک جامعهی دغدغهمند برای حفظ محیط زیست، بسیار حائز اهمیت است؛ و لازمه داشتن چنین جامعه ای، آموزش محیط زیستی کودکان از پایه است تا با اهمیت این موضوع آشنا شوند و به عنوان تصمیمگیران آینده، مسیر اشتباهی در پیش نگیرند. کودک کار به نوعی شهروند است و قشری جدا از شهروند نیست؛ کودککار به عنوان یک انسان، دارای حقوق اساسی و مشترک با سایر انسانها است. حقوقی که از آنها به عنوان حقوق بشر یاد میشود، حقوقی همچون؛ حق بر آموزش، حق بر شنیده شدن، حق بر داشتن غذا، حق بر زیستن، حق بر آشامیدن آب سالم، حق بر بازی و تفریح، حق آزادی بیان، حق برخورداری از صلح و حق بر داشتن محیط زیستی سالم و…“.
حق بر کرامت انسانی ایجاب میکند محل زیست کودکان کار، محلی برای سکونت درخور شأن و کرامت انسانی باشد، کودک کاریکه درگیر فقدان سرپناه، تغذیه مناسب، آب آشامیدنی و محیط زیست سالم است و با فقر، کارنامناسب و بهرهکشی و استثمار، بازماندگی از تحصیل، بدسرپرستی و محرومیت از فراغت و سرگرمی دستوپنجه نرم میکند، از حقوق دیگر خود بهعنوان یک شهروند بازمیماند. کودکان کار بیشتر از دیگر گروهها در معرض آسیبهای محیطی قرار دارند و این امر موجب بروز بیماری، ناتوانی و مرگ و میر زودرس در طول زندگی آنها میشود. به علاوه، آنها مجبورند عواقب فاجعه بار بحران آب و هوا و از بین رفتن تنوع زیستی را متحمل شوند. کودکی رؤیا نیست و حق با کودکان است، یادمان باشد که آینده را انسانهایی میسازند که «امروز» کودکاند، کودکان ما «امروز» نیاز دارند که خوب زندگی کنند و به حقوقشان احترام گذاشته شود.
انتهای پیام/