سیدکاظم موسوی/ هر مقام ارشدی که منتصب می شود اولین کار شتاب زده ای که انجام میدهد جایگزینی مدیران مورد وثوق خود با مدیران منصوب قبلی است. این جایگزینی ها که بعضا بدون مطالعه و صرفا از زاویه حامی پروری در جهت استحکام «جای پا» در پست جدید انجام می گیرد به نقل و انتقالات «اتوبوسی» مشهور است.
در این جابه جایی های عمدتا غیرقابل توجیه، البته آنچه قربانی می شود اهداف اصلی سازمان و منافع عامه مردم است چون سبب می شود که سازمان ها یا وزارت خانه های مزبور هیچ وقت فرصت و توان کافی در بهره وری از اندوخته ها و تجربه های مدیران لایق و متخصص خود را نداشته باشند و این تجربه های بعضا ارزشمند عمدتا زیر آوار این جابه جایی های فله ای مدفون و فراموش می شود.
*کارکردهای یک حزب سیاسی
- آن ها انتخابات را رقابتی می کنند، نامزدها را بر می گزینند و آن ها را در جهت خط مشی های رو به جلو، بارگذاری میکنند .
- آن ها نقشهای تعیین کننده ای در قانون گذاری ایفا می کنند .
- احزاب حکومت ها را شکل داده و پویا می کنند .
- گروه های مخالف بر دولت ها نظارت کرده و دموکراسی را زنده نگاه می دارند .
- احزاب، افکار عمومی را رهبری می کنند .
-احزاب امکان دسترسی مردم به بوروکراسی دولت ها و طرح های رفاهی آنان را تسهیل می کنند.
بی جهت نیست که شیوه اداره سازمان ها در ایران عمدتا متکی به روش آزمون و خطاست زیرا مدیران تازه وارد معمولا همه چیز را از صفر شروع می کنند (اختراع چرخ) !
در سیستم معیوب حامیپروری و حامیآوری؛ مدیران معمولا در قراردادی نانوشته ارزش مدیران زیر مجموعه خود را نه مبتنی بر تخصص و کارآیی بلکه بر مبنای وفاداری شخصی و تام و کمال آنها نسبت به خود ارزیابی می کنند و برای بالا بردن این میزان وفاداری در سوءاستفاده از امکانات مادی و معنوی سازمان به نفع حامیان خود ابایی ندارند (نگاه کنید به برخی از پرداختهای نجومی و حیرت آور در بعضی از بانک ها و شرکت های دولتی) .
اینکه چرا حامی پروری به رغم آثار منفی آن تداوم دارد برمی گردد به کم رنگ بودن نقش احزاب صاحب نام و با سابقه و مورد اعتماد مردم در بدنه دولت ها چرا که احزاب به لحاظ اینکه اشخاص حقوقی پایدار با برنامه های مطالعه شده توام با آینده نگری هستند؛ در موقع تصاحب قدرت در عزل و نصب مدیران اگر چه حامیان و همفکران خود را منصوب می کنند ولی برای تداوم ماندن در قدرت ، آینده را به درستی در جلب رای و حفظ اعتماد مردم به برنامه های خود می بینند لذا در گزینش مدیرانی متخصص در کنار استفاده از تجربه های تجمیع شده مدیران موفق حزبی و سازمانی خود سعی وافری دارند تا مبادا اعتماد اجتماعی ئی را که در طولانی مدت به دست آورده اند را ناگهان از دست بدهند و در یک کلام احزاب ، بر خلاف برخی مدیران انتصابی و انتسابی دمدمی مزاج در مسیری مشخص و قابل پیش بینی حرکت می کنند.
انتهای پیام/