شادی غلامی/ در سالهای اخیر با گذر از سومین ماه بهار چشم فارغالتحصیلان مقطع متوسطه دوم که قبل ترها به آن دبیرستان میگفتند به انتظار اخباری از اعلام نتایج امتحاناتشان دوخته میشود تا تکلیف ادامه راه پرتلاطم تحصیل برایشان روشن شود و تصمیم بگیرند که براین راه بمانند و چگونه بمانند یا فراموشش کنند و مسیر را بیدانشاندوزی، با ثروتاندوزی یا اصلا هیچ کدام طی کنند.
دیگر همه مسئولان آموزش و پرورش و والدین میدانند که میانگین نمرات آزمونهای نهایی تمام دانشآموزان این خاک که مردمانش راوی علم و درایت ذاتی خاکش هستند، حتی در بهترین حالت و با کوشاترین دانشآموزان به عدد 13 هم نمیرسد. تمرکز بر کنکور، مفهومی شدن سوالات و فرق آسمانی و زمینی آموختههای دانشآموزان با آنچه که قرار است آموخته باشند، مشکلات همیشگی اجتماعی و اقتصادی، باقی ماندن آثار مخرب آنلاین خوانی در سالهای قبل و بیانگیزگی برای تحصیل و نداشتن امید به اشتغال با ادامه تحصیل که بیش از بقیه سرزبان نوجوانان افتاده است؛ علتهای این مسئله شناخته میشوند. هرچند که تمام این دلایل و دهها دلیل ناگفته اثرات مشترکی در پسران و دختران دارد اما گاهی تاثیر غیرمستقیم برخی از آنان بر دختران بیشتر است.
جامعه کنونی با تمام پیشرفتها و روشن فکریهای نوین در حال حاضر معیارهای پنهانی برای برای زنان و دختران امروزی تعریف کرده و تاکید بر درست بودنش علاوه بر ایجاد الگوهای نادرست، تندیس زن شاغل مساویست با زن موفق را در اذهان عمومی به نمایش گذاشته است و این هم خوب است و هم بد. خوب بودنش از نظر هر کس متفاوت است اما بدی آن به اینجا باز میگردد که دختران نوجوان تنها علت تحصیل را رسیدن به یک شغل خوب میدانند و اگر این تحصیل نتواند آنان را به یک شغل ثابت ایدهآل که معمولا کارمندی است برساند؛ که البته امروزه رسیدن به آن نیز دشوار به نظر میرسد، یعنی درس خواندن هیچ ارزشی ندارد و نه ماه تحصیل و استرس برای آزمون و ساعت ها در کلاس درس گوش دادن و تمام باید و نبایدهای درس و مدرسه پوچ بوده است. حال اگر یکی دو نمونه از کسانی که درس را نصف و نیمه رها کردهاند و با معدل پایین یا بدون دیپلم در مشاغلی مثل آرایشگری درآمد خوبی دارند هم، دور و برشان وجود داشته باشد که انگیزه تحصیلشان به صفر میرسد و این باور به بقیه نیز سرایت میکند.
اینکه داشتن شغل و در اصطلاح استقلال مالی برای زنان و دختران مزایای بسیار دارد و یکی از نشانههای موفقیت آنان در هر جامعهای به شمار میرود غیر قابل انکار است اما این دلیل نمیشود که در مسیر رسیدن به درآمدزایی و خودکفایی و اشتغال زنان و دختران، علم، سواد و آگاهی زیر پا له شود. اگر امروز نماد اول موفقیت زنان، شغل و راحتیهایی که در قبال داشتن آن شغل به دست میآورند است، نباید فراموش کرد که جدا از تفاوتهای جنسیتی، تمام آدمها برای درست و سالم زیستن و پرورش نسل سالم نیاز قطعی به دانش دارند. اینکه مدارس و دانشگاههای ما تا چه حد توانایی آگاهی و دانش بخشی به دانش آموزان و دانشجویان خود را دارند به کنار اما در تمام کشورهای پیشرفته جهان، تحصیل زنان و دختران به عنوان یکی از مولفههای پیشرفت جوامع محسوب میشود. از سویی دیگر حتی اگر فرض بر این باشد که امروزه زنان و دختران به موفقیتهای اقتصادی بیش از موفقیتهای تحصیلی نیازمندند باید گفت مقالات و تحقیقات بسیاری ثابت کردهاند که در سالهای اخیر افزایش سطح تحصیلات زنان موجب گسترش ورود آنان به بازار کار با تخصصهای مختلف گردیده و نقش آنها در اقتصاد را تقویت کرده است.
در مقاله ای با عنوان « تاثیر تحصیلات بر نقش زنان در جامعه» به آثار چشمگیر تحصیل بر نقش زنان در حوزه های اجتماعی و فرهنگی نیز اشاره و به این پرداخته شده است که زنان با دستیابی به تحصیلات بالا، به عنوان اعضای فعال و تاثیرگذار جوامع شناخته می شوند و همچنین در حوزه های هنری، علمی، فرهنگی و اجتماعی نقش های مهم و سازنده ای را به عهده گرفته و تغییرات اساسی در دینامیک های اجتماعی ایجاد کرده اند. علاوه بر آن، تحصیلات بانوان می تواند کسب نقش های جدیدتر و رهبری در حوزه های مختلف جامعه را تسهیل کند و این فرایند، بهبود تصویر زنان و تغییر نگرش های اجتماعی نسبت به آنها را در پی دارد.
دخترانمان که امسال در کلاس اول ابتدایی یا دوازدهم متوسطه تحصیل خواهند کرد باید این را بدانند که سواد و علم اصلی ترین سکان دار هدایت زندگی آنان در عرصه های اجتماعی، خانوادگی، فرهنگی، اقتصادی و ... خواهد بود و اگر روزی در توشه خود آن آگاهی کافی را از درس، مدرسه، مطالعه ، تحقیق و پژوهش داشتند تندیس زنان موفق را بهترین شکل خواهند ساخت و در برابر نسل های بعد و بعدتر به نمایش خواهند گذاشت. شاید آن موقع دیگر انگیزه درس خواندن در دختران دانش آموز جوانه بزند و ثمره اش روزی به بار نشیند.
انتهای پیام/