حسن سپهرفر/ مردمشناسان میتوانند با ارائه راهکارهای فرهنگی در درمان بیماریها نقش مهمی در توسعه گردشگری سلامت داشته باشند.
امروزه در عصر حاضر جاذبههای گردشگری از مهمترین اجزای صنعت گردشگری محسوب میشوند که تنوع آن میتواند زیرساختهای توسعه در هر منطقهای را موجب شود از این رو ویژگیهای جذاب و تفاوتهای یک کشور یا یک منطقه، میتواند مبنای توسعه توریسم را در عرصههای مختلف تاریخی، فرهنگی، سلامت و طبیعی منحصربهفرد و مجزای یک ناحیه را فراهم کند.
صنعت توریسم دومین صنعت جهان به لحاظ درآمدزایی است که سرمایهگذاری در حوزه سلامت طبق اعلام بانک جهانی سومین عرصه سرمایهگذاری در جهان است.
تاریخچه توریسم پزشکی به هزاران سال قبل و به یونان قدیم برمیگردد، زمانی که زائران از نقاط گوناگون با گذر از دریای مدیترانه خود را به منطقهای در خلیج «سرونیک» به نام «اپیدوریا» میرساندند.
باورها بر این بود که خدای شفابخش یونانیها «اسقلپیوس» در آنجا قرار دارد و بیماران با روزه گرفتن و نیایش به دنبال شفای بیماریهای خود بودند، اکنون موضوعی که در گردشگری سلامت مهم به نظر میرسد در واقع شناخت بیماری است و ارائه خدمات به آنها برای درمان بیماران است.
این روزها خوشبختانه ایران و در استان آذربایجان غربی گردشگری سلامت رواج پیدا کرده و توریستهای زیادی را از کشورهای منطقه برای بهرهمندی از خدمات پزشکی و درمانی ایران به کشور میکشاند و در کنار توجه به این نوع گردشگری باید در برنامهریزیهای خود نگاههای فرهنگی را نیز مدنظر قرار داد.
علوم اجتماعی تقریبا از ابتدای شکلگیری نگاهی به بدن و فیزیک انسان داشتهاند، بدن به عنوان ابزاری برای برقراری ارتباط میان ذهنیت انسان و عینیّت موجود در دنیای بیرون، پدیدهای به شدت اجتماعی و فرهنگی در نظر گرفته میشود.
برای درک رابطه میان بدن و جامعه، کوششهای بسیاری در حوزه علوم اجتماعی انجام شده است که میتوان آنها را در حوزههای جامعهشناسی و مردمشناسی به وضوح مشاهده کرد.
با این وجود تلاش اصلی مردمشناسان در حوزه بهداشت و سلامت، درک و توسعه خدمات بهداشتی در سطح جهان با تکيه برعلوم اجتماعی و زيستی در کنار علوم بالينی است.
هرچند مردمشناسی پزشکی را نمیتوان به يک يا چند چارچوب نظری واحد محدود کرد اما متخصصان این امر در نظريهپردازیهای خود درباره بيماری، ناخوشی، محيط و نظامهای فرهنگی، بهداشتی و درمانی، پنج رويکرد اصلی را برگزيدهاند که شامل رويکرد قوم پزشکی، رويکرد زيستپزشکی، رويکرد بومشناسی، رويکرد کاربردی و رويکرد انتقادی هستند.
مدیکال اتنولوژی یا همان مردمشناسی پزشکی رشتهای بیوفرهنگی است که نظریهها و روشهای علوم اجتماعی و مردمشناسی را به کار میگیرد تا با ایجاد ارتباط بین رفتارهای انسانی و زندگی اجتماعی و سلامت به فهم ابعاد بیولوژیکی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی سلامت و بیماری کمک کرده باشد. چنین علمی که اکنون جایگاه خود را خصوصا در عرصه بهداشت جهانی برای یافتن راهحلهای بیماری پیدا کرده در واقع حلقه گم شده در فهرست گرشگری سلامت ما است که دست اندرکاران امر باید بیش از پیش در برنامهریزیهای خود به آن توجه کنند.
چرا که شناخت فرهنگ جامعه حتی از ناحیه باورها، اعتقادات، نمادها، نشانهها و استفاده از ظرفیت و تخصص مردمشناسان در درمان بیماریها کمکرسان خواهد بود.
برای مثال در درمان بیماری مانند آنیمیا(فقر آهن) به لحاظ مشکلات تغذیهای در کامبوج از نکات بسیار مهمی بود که نمونه آن را میتوان در طرح iron fish مشاهده کرد.
اقدامی که دکترکرستوفر چارلز در قالب مطالعات Participatory rural appraisal (ارزیابی مشارکتی روستایی) توانست با مطالعه در فرهنگ شفاهی و باورها ونمادها و نشانههای مردم روستاهای کامبوج و در نهایت استفاده از نماد ماهی به عنوان خوششانسی در درمان کمخونی بیش از نیمی مردم منطقه موفق شود.
اکنون در حوزه مردمشناسی پزشکی و استفاده از تخصصهای این رشته از منظر روشهای تحقیق میتوان به لحاظ چگونگی رفتارهای مردم و گروههای اجتماعی و باورهای آنها نسبت به دلایل بیماری و سلامت و بهداشت، جنبههای بیولوژیکی انسان، درمانهای مورد قبول عامه مردم، گروههای درمانگر در فرهنگها و جمعیتهای مختلف و عکسالعملهای مردم نسبت به بهداشت، سلامت و بیماری را بررسی و به سوالات مربوطه پاسخ داد.
از این رو این رشته را میتوان در راستای توسعه راهکارهای گردشگری سلامت در گروههای مردمشناسی، پزشکی اجتماعی، در دانشکدههای علوم انسانی و پزشکی یا پرستاری و... آموزش داد و نهایتا از تخصص ایشان در سیاستگذاریهای دولتها در عرصههای مختلف از ظرفیتهای گردشگری بهرهمند شد.
انتهای پیام/