محمدعلی خالق نژاد/ ارتباط متقابل «مشارکت» و «توسعه پایدار» نقش بسزایی در بهبود زندگی و معیشت مردم دارد. توسعه پایدار جامعه ابعاد وسیعی دارد که یکی از آنها «توسعه عمرانی» است که از ابعاد مهم و تعیین کننده آن به شمار میرود.
وقتی که گفته میشود توسعه و مشارکت ارتباط متقابلی دارند اینگونه به اذهان متبادر می گردد که یکی از اهداف توسعه همان مشارکت است که از آن به عنوان ابزار توسعه پایدار و متوازن که در این مقال مقصود توسعه عمرانی است نام برده می شود.
از آنجایی که نگارنده شهرستان تکاب در جنوب استان آذربایجان غربی را که در عین ثروتمند بودن سوگمندانه از محروم ترین شهرهای استان بلکه کشور به شمار می رود را به عنوان هدف بحث انتخاب کرده سعی بلیغ خواهد شد که در تبیین مطلب بیشتر از عواملی که در توسعه این شهر میتواند دخیل بوده و موثر و مفید واقع شود سخن به میان آورد.
مشارکت و توسعه از نظر کمیّت و کیفیت ارتباط وثیق و تنگاتنگی باهم دارند به نحوی که هر اندازه کیفیّت یا کمیّت مشارکت در جامعهای متزلزل بوده و دارای نقصان باشد آن جامعه به همان اندازه و شاید چندین برابر بیشتر از قطار توسعه عقب خواهد ماند.
از این روست شهرستان تکاب به دلایل عدیده از جمله دارا بودن پتانسیلها و ظرفیتهای فراوان توسعهای همچون ۲ معدن غنی طلا، سه کارخانه استحصال و فرآوری طلا، قریب به ۸۰ معدن فعال انواع سنگ های ساختمانی و تزئینی، جاذبه های توریستی و گردشگری فراوان مجموعه میراث جهانی تخت سلیمان که به عنوان چهارمین اثر ثبت شده سازمان یونسکو می باشد، صنعت فرش دستباف که شهرت جهانی داشته و در بازارهای جهانی به فرش «آهنین افشار» معروف است و طبیعتی بکر و زیبا و دلنواز و ... هنوز حتّی در بسیاری از مؤلفه های زیرساختی و توسعه ای از قبیل جاده ها و راه های مواصلاتی، بهداشت و درمان، گردشگری و صنایع دستی و.... نسبت به شهرهای همجوار خود از قطار توسعه عقب تر بوده و تا رسیدن به توسعه متوازن و پایدار فاصله زیادی دارد و حتی در دولتهای قبل جزو ۳۱ شهرستان کمتر توسعه یافته کشور به شمار معرفی شده است که کاستن از این فاصله یا از بین بردن آن همّت بالا و توجه ویژه و کار جهادی میطلبد. با توضیحات پیش گفته مقوله مشارکت و توسعه تکاب "شهری که چهره آن به غبار محرومیّت آراسته شده اما باید اذعان نمود که شهری با استعدادهای پنهان و محرومیّت های آشکار می باشد" را مورد بحث و کنکاش قرار میدهیم.
ابتدا ذکر این مطلب ضروری است که تاکنون از صاحب این قلم و سایر صاحب نظران مقالات و نوشتارهای متعددی در این خصوص به رشته تحریر درآمده ولی مورد بی مهری قرار گرفته و به بوته نسیان و فراموشی سپرده شده است. لیکن به حکم وظیفه از آنجاییکه گفته شده:
"آب دریارا اگر نتوان کشید/"
"هم به قدر تشنگی باید چشید./"
بنابر این در نوشتار حاضر چهار عامل برای توسعه تکاب به عنوان پیشنیاز در منظر و مرعی ای مسئولین و عموم مردم قرار می گیرد تا چه مقبول افتد و چه در نظر آید:
1- لزوم مشارکت همگانی در توسعه پایدار تکاب
توسعه و پیشرفت تکاب نیازمند عزمی راسخ و مشارکت همگانی و حفظ روحیه امیدواری است. امید به «تغییر، تحوّل، پیشرفت و توسعه و اشتغال مولّد» که همواره خواست و مطالبه اصلی مردم بوده و توجه ویژه و پیگیرانه و همّت والای مسئولان بالادستی، استانی و شهرستانی را می طلبد که چشم انداز روشن آن با استقرار نماینده عالی و مدیریت ارشد استانی دولت وفاق ملی در استان آذربایجان غربی که عزم و اراده ای جدّی و راسخ برای توسعه پایدار و متوازن و زدون غبار محرومیّت از چهره شهرهایی همچون تکاب داشته و دارند هویداست.
لذا جهت تحقق این ایده باید با سازوکارهای منطقی و عقلانی زمینه مشارکت مردم به ویژه از طریق شناسایی و جذب سرمایه گذاران بخش خصوصی در طرحهای توسعهای فراهم گردد. مشارکت مردم بخش مهمی از برنامه عبور تکاب از پیچ محرومیّت های تاریخی میتواند به شمار آید. این مشارکت در سهیم بودن اقشار مختلف مردم و گروههای مرجع در تصمیم گیریها و تصمیمسازیها متبلور میشود. حضور نخبگان، جوانان تحصیل کرده جویای کار در میدان، جلوگیری از مهاجرت نخبگان و یا بهتر بگوییم فرار مغزها، زمینهساز مشارکت همگانی خواهد بود.
2-استفاده از مدیران خلّاق، کارآمد و توانمند
با توجه به این عامل برای پیشبرد اهداف توسعهای وحل مشکلات چندین ساله تکاب نمیتوان تنها به کار و فعالیّت عادی صرف اکتفا کرد.
امری بدیهی است که تکاب محرومیّتها و عقبماندگیهای عدیدهای دارد که گذر از این محرومیّتهای تاریخی مستلزم همّت بالا و تلاش مضاعف مدیران و برنامه ریزان است. توسعه تکاب در کنار برنامهریزی مدوّن و مشارکت مردمی به مدیران لایق، کارآمد، توانمند و تلاشگر و مسئولیتپذیر نیازمند است.
مدیران خلّاق و آینده نگر با برنامه، پویا و چابک و در یک کلام بنا به گفته شهید مظلوم آیتالله دکتر بهشتی: "عاشق خدمت و نه شیفته قدرت" و یا به قول جناب آقای دکتر حسن روحانی رئیس دولت های یازدهم و دوازدهم" مدیرانی پاشنه ورکشیده "که همگام و هماهنگ با نماینده ارشد دولت در شهرستان بتوانند با روحیه کار و تلاش مضاعف توان عملیاتی کردن برنامههایی را که دولت و مدیران بالادستی و میانی تدوین کرده و یا در دست تدوین دارند داشته باشند.
تکاب اینک به مدیرانی با برنامه، نبوغ و خلاقیّت بالا نیاز دارد چراکه دیگر دیر شده و «وقت آزمون و خطا نیست» بلکه هنگامه کار و عمل است و باید گفت مدیریّت در شهرستان تکاب کار عاجل و عمل اورژانسی میطلبد. البته نباید از این نکته غافل شد که مدیران خلّاق و کارآمد و آیندهنگر و صد البته همراه و همسو با اهداف و برنامههای «دولت وفاق ملّی» را شناسایی و به پای کار و تلاش کشاند نه مدیرانی که اولویّت اوّلشان پست و مقام بوده، نه درد توسعه و اصلاح دارند و نه به اصولی پایبند هستند، نه امید به آینده ای روشن را به جامعه تزریق میکنند و نه دغدغه خدمت به مردم و پیشرفت و توسعه، بلکه به فکر حفظ صندلی خودشان به هر قیمتی و در هر شرایطی هستند که جا دارد عطای این طیف از مدیران بی دغدغه خدمت را به لقایشان بخشید.
3- استفاده بهینه از پتانسیل ها و ظرفیتهای خدادای شهرستان
همانطور که در بخش ابتدایی نوشتار آورده شد تکاب علاوه بر جاذبه های توریستی و گردشگری فراوان از قبیل مجموعه میراث جهانی تخت سلیمان، چمن متحرک یاچملی گُل، طبیعت سرسبز و بِکر و...انواع صنایع دستی، فرش دستبافت آهنین افشار، که چند سال پیش ثبت ملی هم شده، مجمع الجزایری از انواع معادن ازجمله ۲ معدن غنی طلا و قریب به ۸۰ معدن انواع سنگ های ساختمانی و تزئینی، دامپروری و دامداری و زنبورداری، کشاورزی حاصل خیز و....که جملگی پتانسیل و ظرفیتهای بالقوهای برای قرار دادن شهرستان در مسیر توسعه پایدار به شمار می روند مشروط بر اینکه از ظرفیت های این منابع عظیم خدادادی وفق ماده ۱۴ قانون معادن و تبصره های آن در راستای عمران و توسعه منطقه بهره لازم گرفته شود.
تبصره ۶ (الحاقی ۱۳۹۰.۸.۲۲) قانون معادن اشعار می دارد: "دولت مکلّف است پانزده درصد (۱۵٪) از حقوق دولتی وصولی را به اعتبارات همان استان اضافه نماید بطوریکه تمام اعتبارات یادشده جهت ایجاد زیرساخت ها و رفاه و توسعه شهرستان با اولویت شهری که معدن در آن واقع شده اختصاص یابد.
حال اگر چنانچه این ۱۵ درصد حقوق اجتماعی و یک درصد حق آلایندگی مُصرّح در قانون از معدن کاران ستانده شده و به شهرستان تعلق گیرد و نیز با ایجاد شهرک تخصصی سنگ و صنایع پایین دستی از جمله شهرک طلا و جواهرسازی و...توسط صاحبان معادن ضمن ایجاد اشتغال پایدار در منطقه و کاهش چشمگیر بیکاری از خام فروشی نیز جلوگیری گردد قطعاً عاملی موثر و موتور محرکه ای برای توسعه پایدار و متوازن و پیشرفت شهرستان و گامی موثر در راستای محرومیّت زدایی خواهد بود.
در این زمینه شواهد و قرائن موجود بیانگر آن است که نماینده عالی دولت و استاندار محترم آذربایجان غربی و نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی عزم و اراده ای جدّی برای تحقق این امر و ستاندن ۱۵ درصد حقوق قانونی از معادن و هزینه کرد آن در بهبود زیرساخت های شهرستان وجود دارد. در این صورت است که می توان آینده ای بهتر و چشم اندازی روشن برای خروج شهرستان تکاب از لیست سیاه ۳۱ شهرستان کمتر توسعه یافته کشور و حذف پسوند محرومیّت از شهرستان تکاب متصوّر شد.
4- وحدت و وفاق و همدلی:
تمامی موارد پیش گفته و برنامههایی که مسئولین و نماینده مجلس و دولت وفاق ملی در راستای توسعهیافتگی تکاب تدارک دیده و خواهند دید زمانی موفق و نتیجهبخش خواهد بود که شاهد وحدت و انسجام باشیم.
چرا که وحدت رمز پیروزی است وحدت و اتحاد در میان مردم و مسئولین از یک طرف و آحاد مردم و اقوام مختلف شهرستان یکی دیگر از پیشنیازهای اصلی توسعه پایدار و متوازن است.
باید زمینهها و بسترهای ایجاد اختلاف و تفرقه شناسایی و حذف شود، زیرا بدون وحدت شاهد توسعه یافتگی شهرستان نخواهیم بود. در کنار وحدت اقوام باید انسجام و همدلی و همکاری بین بخشی در میان مسئولان دستگاههای اجرایی از یکسو و بین مردم و مسئولان از دیگر سو ایجاد گشته تا از بستر همین وحدت همدلی مسیر مشارکت همگانی برای محرومیت زدایی و توسعهیافتگی نیز فراهم گردد.
فعال رسانه ای، مطبوعاتی