لعیا نورانی زنوز/ تعطیلات تابستانی فرا رسیده، متولیان، نهادها و سازمانهای مرتبط با غنیسازی اوقات فراغت دانشآموزان در این تعطیلات تابستانی چه تدابیری اندیشیدند؟
آموزش و پرورش به عنوان مهمترین اندام و قلب پیکره یک جامعه، بعد از تعطیلی خانهی دوم دانشآموزان یعنی مدرسه آیا بسترهای لازم را برای غنیسازی اوقات فراغت آنها فراهم کرده است؟
جمله معروف "عقل سالم در بدن سالم" را همه شنیدهایم، خود مصداق بارزی است بر این ادعا که ورزش هم تفریح است و هم سازنده. یکی از ارگانهایی که میتواند مهمترین نقش را در غنیسازی اوقات فراغت نوجوانان و جوانان با ورزش ایفا کند اداره کل ورزش و جوانان است، این اداره کل در این شرایط اقتصادی که خانوادهها با مشکلات عدیدهای دست و پنجه نرم میکنند چه برنامههایی تدارک دیده است تا همه طبقات اجتماعی از آنها بهرهمند شوند؟
دیگر دستگاههای متولی چون فرهنگ و ارشاد اسلامی، نهاد کتابخانههای عمومی، تبلیغات اسلامی، شهرداری، شورای اسلامی و ...چند درصد به این حوزه ورود پیدا کرده و اهتمام میورزند؟
اگرچه اوقات فراغت، واژهای بیمعنی برای کودکان کار، نیازمند و بیبضاعت، بیسرپرست و بدسرپرست است اما آیا برنامهای برای سامان دادن این کودکان پیشبینی شده است تا این کودکان نیز بتوانند همچون دیگر کودکان از اوقات فراغت خود لذت ببرند.
منکر این نیستیم که دستگاههای اجرایی برای پر کردن رزومهی کاری و شغلی خود، جلسات صوری زیادی برگزار میکنند اما آیا مصوبات این جلسات اجرایی میشوند و برای اجرای آنها اقدامات عملی و ملموس، برنامهریزی و سرمایهگذاری میشود؟
همواره گفته میشود که كودكان، نوجوانان و جوانان سرمایههای اصلی هر جامعه هستند، اگر قویترین و مهمترین ابزار توسعه، نیروی انسانی توانمند است لذا باید فکری برای مراقبتهای فكری، مهارتی و تقویت دامنه تعلیم و تربیت آنها کرد و این گنج باارزش را به حال خود رها نکرد.
این درحالیست که عدم توانایی بسیاری از دانشآموزان برای حضور در کلاسهای کنکوری و تقویتی، عدم وجود مراکز ورزشی مناسب به ویژه در مناطق محروم و کمبرخوردار، نبود کتابخانههای عمومی و همچنین تجهیز آن به همه ابزارهای نوین و سهم ناچیز فضاهای آموزشی آموزش و پرورش برای غنیسازی اوقات فراغت را نمیتوان کتمان کرد.
از طرفی با پیشرفتهای حیرتانگیز علمی و فناوری، نیازها و انتظارات این نسل تغییر یافته و شکل گذراندن اوقات فراغت را متفاوت کرده است به طوری که این قشر تمایل دارند بيشتر زمان فراغت خود را با ديدن برنامههاي ماهواره اي و استفاده از اينترنت بگذرانند.
لذا اگر برنامهریزی صحیح و اصولی برای غنیسازی اوقات فراغت در خانه، مدرسه و جامعه برای همه اقشار تدوین نشود این سرمایههای عظیم، سرگردان در میان شبکههای اجتماعی مجازی بوده و سهم آنها از اوقات فراغت طبق نظریه وابستگی رسانهای، اعتیاد اینترنتی، چاقی، خستگیهای روحی و افسردگی و کمتحرکی خواهد بود.
اگر بسط یافته تر به این موضوع نگاه کنیم، میتوانیم به معضل تمایزات و شکافهای آگاهی و اجتماعی نیز اشاره کنیم.
شکاف آگاهی شکافی است که میان افراد دارای تجربه و تخصص در زمینه فناوریها و افراد فاقد این مهارت به وجود میآید. در چنین شرایطی نوجوانان و جوانانی که بهعلت مشکلات اقتصادی و نبود سواد رایانهای از ورود به این فضا محروم میشوند، بسیاری از فرصتهای اجتماعی که بهواسطهی فضای سایبر در دسترس قرار گرفته، خودبهخود از دایرهی انتخاب آنها خارج میشود لذا در چنین وضعیتی ما غنی و فقیر اطلاعاتی خواهیم داشت.
بنابراین، نحوه گذران اوقات فراغت افراد یک جامعه همچون آیینهای است که فرهنگ آن جامعه را منعکس میکند و معرف ويژگیهای فرهنگی و ميزان توسعهيافتگی آن جامعه است، اگر مسیر هدایت و راهبری هموار باشد به سوی دانایی رهسپار خواهد شد در غیر اینصورت باعث پیدایش فراغتهای بيمارگونه و معضلات اجتماعی از جمله بزهکاری، انحرافات اجتماعی و اخلاقی در جامعه میشود.
با توجه به اینکه هزینه پیشگیری هرچه سنگین باشد هزینه درمان به مراتب سنگینتر از آن است، میطلبد تا دیر نشده تدابیر لازم اندیشیده شود.
انتهای پیام/