با شروع بازگشایی دانشگاهها، شناخت رشتههای تحصیلی و آینده بازار کار آنها اهمیت دارد. وضعیت رشته علوم ارتباطات و گرایشهای مختلف آن هم همواره سؤال خیلی از دانشآموختگان و علاقهمندان به این حوزه بوده است. علیرضا فرزین دانشآموخته دکتری علوم ارتباطات و پژوهشگر و مدرس این رشته با تأکید بر ضرورت ایجاد تغییر و تحول ساختاری در دانشکدههای علوم ارتباطات میگوید: به نظرم بخش زیادی از مطالب درسی در رشته علوم ارتباطات و زیرگروههای آن، کاربردی و متناسب با فضای رسانهای امروز و بازار کار فعلی این رشته نیست.
فرزین با اشاره به رویکردهای متفاوت هرکدام از دانشکدههای علوم ارتباطات در تدریس گرایشهای مختلف رشته علوم ارتباطات، به شفقنا رسانه میگوید: بهطورکلی آموزهها و مفاهیم کاربردی بسیار خوبی در رشته علوم ارتباطات وجود دارد که دانشجویان میتوانند در دوره تحصیل خود در این رشته از آنها بهرهمند شده و بعدها بهصورت کاربردی از آنها استفاده کنند، اما این مطالب بسته به سلایق رؤسای دانشکدهها، معاونین آموزشی، مدیران گروهها و خصوصاً استادانی که سرفصلهای دروس مختلف این رشته را تدریس میکنند، متغیر بوده و محتوایی که دانشجو دریافت میکند متأثر از سلایق سلسهمراتبی است که این سیاستگذاریها را انجام میدهد.
این پژوهشگر میگوید: به نظرم بخش زیادی از مطالب درسی در رشته علوم ارتباطات و زیرگروههای آن، کاربردی و متناسب با فضای رسانهای امروز و بازار کار فعلی این رشته نیست، و با تمام احترامی که برای استادان و خصوصاً استادان پیشکسوت این رشته قائلم، اما متأسفانه بسیاری از این عزیزان دانش تازه و بهروزی در این رشته برای عرضه به دانشجویان ندارند.
این مدرس علوم ارتباطات با انتقاد از رویکرد بسیاری از استادان در دانشکدههای علوم ارتباطات توضیح می دهد: تعداد کمی از استادان و اعضای هیئتعلمی این رشته در دانشکدههای مختلف در حال انجام فعالیتهای خوبی برای بهروز کردن خود و تولید محتوای جدید و متناسب با روندهای جدید ارتباطی برای ارائه به دانشجویان هستند که روی سخنم با این گروه نیست. اما متأسفانه شاهد آن هستیم که تعدادی از استادان این رشته (خصوصاً از نسل گذشته) با رسانهها، پلتفرمهای و ابزارهای جدید ارتباطی کاملاً بیگانهاند و در مواردی دیده شده که نهتنها از این پلتفرمها برای ارتباط با مخاطبان خود و دانشجویان استفاده نمیکنند که برای انجام امور شخصی خود نیز در استفاده از این ابزارها عاجزند! حال چنین استادی با این میزان عقبماندگی از روندهای جدید فناورانه در عرصه ارتباطات چه حرف کاربردی و مفیدی میتواند در کلاس درس برای دانشجویان داشته باشد؟!
این فعال رسانهای با تأکید بر اینکه باید تغییرات ساختاری در دانشکدههای علوم ارتباطات صورت گیرد، میگوید: اما در این میان هم تعدادی استادان، (اکثر استادان جوان و تعداد بسیار معدودی از استادان پیشکسوت) وجود دارند که روش و سلوک علمی آنان واقعاً قابلتقدیر است؛ چراکه به دانشِ روز این رشته تا حد زیادی مسلطاند و با انگیزه و انرژی و با اشراف بر روندها و ابزارهای جدید ارتباطی،مشغول تدریس، تألیف، ترجمه و تولید علم هستند.
او پیشنهاد میدهد: باید با نگاه ساختاری تغییر و تحول در دانشکدههای علوم ارتباطات رخ دهد. چراکه بسیاری از ابزارهای جدید ارتباطی -مخصوصاً در حوزه روابط عمومی و روزنامهنگاری- جزء ملزومات ضروری و حیاتی مشاغلی است که دانشجویان این رشتهها در آینده عهدهدار آنها خواهند شد، ولی متأسفانه در حال حاضر اصلاً در سرفصلهای درسی این رشته و گرایشهای مختلف آن وجود ندارد.
فرزین درباره بازار کار دانشجویان علوم ارتباطات بیان می کند: متأسفانه بازار کار خوبی برای فارغالتحصیلان این رشته وجود ندارد، مخصوصاً برای دانشجویان رشته روزنامهنگاری که این وضعیت بغرنجتر است. درآمدهای بسیار پایین کار در رسانهها، نبود امنیت شغلی و حتی نداشتن بیمه (در تعدادی از رسانهها) از مهمترین چالشهای بازار کار این دانشجویان است.
این دکتری علوم ارتباطات در پایان میگوید: واقعاً باید این مسئله در نظر گرفته شود که دانشجویی که با انگیزه و شوق فراوان برای تحصیل در این رشته زحمت کشیده، چه آیندهای پیش روی خود میبیند؟ آیا آنچنانکه در بعضی آگهیهای کاریابی این رشته میبینم، «دستمزد حداقل قانون کار» شایسته فارغالتحصیلان این رشته است؟ مگر چند درصد از دانشجویان شانس کار کردن در بخشهای روابط عمومی و مارکتینگ شرکتهای بزرگ و متمول را دارند؟ با قاطعیت میگویم در اکثر تحریریهها از خبرنگاران و روزنامهنگاران بیگاری میکشند و بهنوعی برخی از صاحبان رسانهها استثمارگران فارغالتحصیلان مظلوم این رشته شدهاند.
کد خبرنگار: 983127
انتهای پیام/