نشست نقد و بررسی کتاب « وهرزی پینجهم» اثر نویسنده بومی بوکان امروز برگزار شد.
به گزارش نای قلم، نشست نقد و بررسی کتاب کردی «وهرزی پینجهم» (فصل پنجم)، اولین اثر نیشتمان قادریان، نویسنده جوان بوکانی با حضور پرشور ادیبان ، اهالی هنر و علاقه مندان به ادبیات کردی در آمفی تئاتر کتابخانه مستوره کردستانی بوکان برگزار شد.
در این نشست چهار نفر از منتقدان، مجموعه داستان کوتاه بانوی بوکانی را از منظر روایت، محتوا و زبان مورد بررسی و موشکافی قرار دادند.
هاجر هوشیار نویسنده و دبیر ادبیات، به عنوان اولین منتقد به "من" یا "خود" در «وهرزی پینجه م» از نظر روانشناسی پرداخت و اعلام داشت: زنان در «وهرزی پینجه م» به دنبال خلق سرنوشت خودشان هستند؛ آنان برای زندگی به افراد دیگر نیاز دارند و برای رسیدن به آمال و آرزوهایشان با دیگران ارتباط برقرار می کنند. اگر در این مسیر شکست بخورند، خشمی درونی آنان را فرا میگیرد که آن را روی سر دیگران خالی میکنند و یا به خود ضربه می زنند. این کشمکش و رویارویی با خود و دیگران، درونمایه کتاب را تشکیل می دهد.
دومین منتقد این اثر، دکتر خالق جلیل نژاد، اثر را بر اساس دوره های ادبیات فمینیستی انتقادی بازنمایی کرد و اظهار داشت: ادبیات زنانه سه مرحله زن نگاری، زن گرایی و زن مبنایی را تا به امروز طی کرده است؛ در این سه دوره، زنان تلاش کردند تا ضمن توصیفی جامع از وضعیت زنان، خود را از وضع موجود جدا نموده و به صورت فعال درعرصه اجتماعی ظاهر شوند. در سومین دوره، زن اساس تولید متن ادبی است و سوژه و متد و طرح داستان نیز کاملا زنانه است.
این منتقد در نهایت، داستان های کوتاه کتاب را بر اساس این دوره های زمانی مورد واکاوی قرار داد.
امجد غلامی نیز به عنوان سومین منتقد، «وهرزی پینجه م » را متفاوت از دیگر اثر اولی ها دانست و آن را یک اتفاق خوب توصیف کرد و افزود: هر چند ما با دوازده داستان کوتاه مواجه هستیم؛ اما،گویا تمامی این داستان ها در یک فضا و محتوا ادامه می یابند و به گفته ی غربی ها ما با یک مجموعه اپیزودیک روبه رو هستیم.
غلامی با اشاره به تاریخچه شیوه نگارش در ادبیات فارسی در هفتاد سال گذشته، تاکید کرد: تولید نامتن، ایجاد متن متکثر و بی خانمانی زمانی ویژگی های اصلی داستان های کوتاه «وهرزی پینجه م» را تشکیل میدهد؛ به عبارت دیگر نه گزارشی انجام شده و نه دیالوگی بین دو نفر وجود دارد؛ بلکه منیت فرد با خود او در کشمکش است؛ او زمانی برای آسایش نمی یابد و سرگردان در یادآوریهاست؛ روایت ها زندانی خود هستند و به نوعی روایت درونگی در داستان ها دیده می شود.
غلامی در پایان به تخطی نویسنده از زمان در عنوان کتاب [فصل پنجم] پرداخت و افزود: نویسنده طوری زمان حال را نشان می دهد که نمی تواند آن را فریز کند و دائما آن را به گذشته ای مشوش پیوند می دهد. تمام اشیاء داستان نیز به گذشته ای مجازی وصل هستند و می توان گفت که خصلت زمان همانند ساعت شنی است و راوی دائماً بین این سه زمان گیر افتاده است. در واقع زمان آن چیزی است که راوی حس می کند و شخصیت ها در این آشفتگی زمانی مدام در یک جغرافیا در گردش هستند.
این منتقد، در پایان، به شیوه روایت اشاره و تاکید کرد: نویسنده با استفاده از نظام استعاره، به راوی اجازه روایت نمی دهد و نگاه خود را به مخاطب تحمیل میکند؛ به عنوان نمونه تمام مردها را مقصر قلمداد کرده و آنان را در یک کانون فریز می کند و اجازه نقشآفرینی به آنان نمی دهد. اگر این نوع روایت اصلاح می شد به نظر من داستان «له دایک بوون به کاتی کازیوه» بهترین داستان کتاب می شد.
سلیمان عبدالرحیم زاده، آخرین منتقد، این کتاب را از دیدگاه اکسپرسیونیستی بررسی کرد و افزود: رمان و داستان کوتاه حاصل دوران مدرن ادبیات هستند. ویژگی اصلی داستان کوتاه بیان شکست ها و ناامیدی های انسانی است و «وهرزی پینجه م» مانیفست شکست هاست و این نه یک نقص بلکه ویژگی اصلی ژانر داستان کوتاه است که بلاهای نازله بر انسان مدرن را روایت کند.
این منتقد محتوای کتاب را برگرفته از واقعیتهای جامعه عنوان و تاکید کرد: اکثر داستان ها شخصیت محور هستند و نویسنده توانسته است ضمن فضاسازی مناسب، تا حدی روی شخصیتپردازی هم کار کند. ویژگی دیگر دیدگاه اکسپرسیونیستی وتوجه به عواطف انسانی است. این عواطف آن قدر قدرتمند هستند که عقل و منطق قهرمان داستان را می پوشاند؛ او را از دنیای آدم ها جدا کرده و به سمت خیالپردازی سوق می دهد.
در پایان، این منتقد توصیفات زیاد و واژگان شاعرانه را نقطه ضعف کتاب قلمداد کرد.
این جلسه با پرسش و پاسخ بین حاضران و منتقدان به پایان رسید.
انتهای پیام/