NayeGhalam | پایگاه خبری تحلیلی نای قلم ارومیه

یادداشت؛

پرسشگري؛ اولين پله ورود به دنياي علم

تاریخ انتشار: 1401/07/12 | 13:30

مژگان فياضي/ حسرتِ «من فرصت بچگي كردن نداشتم» فقط مختص كساني نيست كه كودكي آنها در فقر گذشته است و اغلب مجبور بوده‌اند براي داشتن حداقل‌هاي معاش و پوشاك از خيلي از خواسته‌هاي كودكانه خود بگذرند و حتي كار كنند.

گذراندن كودكانه لحظات زندگي، براي همه ما قابل لمس و درك خواهد بود؛ اگر اندكي كودكي خود را به ياد بياوريم و كمي به كودك‌مان به عنوان يك كودك معمولي و تشنه بازي و تجربه‌هاي جديد نگاه كنيم نه يك دانش‌آموز تمام وقت براي ياد گرفتن تمامي علوم و مهارت‌ها در كوتاه‌ترين زمان ممكن.

هر انسان انديشمند و دانشمندي، حتي در بالاترين جايگاه رشته خود هم كه باشد تنها در حوزه محدودي، علم و انديشه تخصصي دارد و داناي مطلق نيست و اگر در زمينه‌اي اطلاعات دقيق يا حضور ذهن نداشته باشد به راحتي آن را ابراز مي‌كند.

والدين بايد تلاش كنند كودكان اين ويژگي را درك و كسب كنند و شايسته است اين تلاش را از خود به عنوان پدر يا مادر شروع كنند و به گونه‌اي رفتار كنند كه كودك‌شان آنها را داناي كل نداند. والدين آگاه، به جاي كودكي همه‌چيزدان كه جواب سوال‌هاي بسياري را حفظ يا با اجبار تجربه كرده است؛ كودكي پرسشگر و جست‌وجوگر تربيت كنند.

مهم‌ترين آموزش علمي كه پدر و مادر مي‌توانند به كودك‌شان اعطا كنند، پرورش حس و روحيه پرسشگري در كودك است. پرسشگري اولين پله ورود به دنياي علم است و يكي از وجه تمايزهاي ارزنده انسان با ديگر موجودات است.

كودك، پرسشگر به دنيا مي‌آيد، اما روش پاسخ دادن به اين پرسش‌ها توسط والدين، تعيين‌كننده تاثير اين پرسشگري در قدرت انديشه، ميزان علم و شخصيت كودك خواهد بود.

والديني مي‌توانند در اين مسير موفق عمل كنند كه بپذيرند و به كودك هم منتقل كنند كه آنها داناي كل نيستند ولي تمام تلاش‌شان را خواهند كرد كه با كمك همديگر، جواب پرسش‌هايي كه نمي‌دانند را پيدا كنند. در واقع به جاي جواب مستقيم دادن به عنوان والدين همه‌چيزدان به سوال كودك، روش رسيدن به پاسخ را با كمك آزمايش‌ها، مشاهدات ساده و تحقيق و جست‌وجو به كودك بياموزند. در هنگام آموزش به كودكان به ياد داشته باشيم كه آنها كودك هستند و يك بار فرصت بچگي كردن دارند، آموزش نقش مهمي در تعيين سرنوشت آنها دارد ولي چگونگي اين آموزش مهم‌تر است. استقبال از سوالات كودكان، با صرف وقت و حوصله و تشويق آنها براي طرح سوالات بيشتر در جهت يافتن پاسخ، كودك را به پرسشگري بيشتر متمايل مي‌كند. گاهي لازم است كه والدين هم بر اساس سن و درك كودك، پرسش‌هايي را حول موضوع مطرح كنند تا ذهن فعال كودك از جهات مختلف، موضوع را درك كند و درگير يافتن جواب شود، بي‌آنكه او را وادار به شنيدن پاسخي حاضر و آماده با روشي خسته‌كننده و غير علمي كنند.

درك روحيه كودكان و داشتن فضايي شاد، چه در ايجاد پرسشگري چه در مسير يافتن پاسخ، كمك مي‌كند كه ذهن كودك ما از سوال و كشف حقيقت، خاطره‌اي خوش و لذت‌بخش داشته باشد و مايل به تكرار آن براي هر موضوع جديد باشد. اگر از كودك سوال مي‌كنيم كه به نظر تو علت وجود موج در آب دريا چيست و او پاسخ مي‌دهد چون كوسه‌ها و ماهي‌ها در آب بازي مي‌كنند و اين باعث تكان خوردن آب و توليد موج مي‌شود، لازم نيست كه براي او از واقعيت علمي گرانروي آب و جبهه‌هاي پرفشار جو صحبت كنيم. مي‌توانيم از او بخواهيم كه اگر مايل باشد برويم در منابع علمي جست‌وجو كنيم و دنبال جواب‌هاي محتمل ديگر بگرديم. گاهي كودك جواب خود را كامل مي‌داند و مايل به جست‌وجو نيست، در چنين حالتي، نيازي نيست او را متوجه اشتباه بودن جوابش كنيم. فقط كودك بايد بداند احتمالا پاسخ او همه جواب نيست و او هم داناي كل نيست. روزي جواب علمي اين مساله را فرا خواهد گرفت و تا آن روز، زندگي طبيعي او دچار مشكل نخواهد شد. به عنوان يك والد از اينكه كودك ما در دنياي كودكانه و خلاقانه خود براي ديگران توضيح دهد كه موج دريا حاصل بازي موجودات دريايي است حس بسيار دل‌انگيزتري خواهيم داشت تا اينكه خيلي بزرگ‌تر از سنش و با جملاتي علمي كه معناي آن را هم نمي‌داند در مورد جبهه‌هاي جو صحبت كند.

انتهای پیام/

ارسال نظرات