مسئله تشکلیابی و حقخواهی از طریق آنها به سالهای بسیار دور برمیگردد، تشکلها و نهادهای مدنی همواره یکی از ابزارهای مهم در راستای ایجاد انسجام برای مطالبهگری و مبارزه برای خواستههای به حق جامعه هدف محسوب میشوند.
به گزارش خبرنگار نای قلم، محور قرار گرفتن مسائل صنفی در ایجاد تشکلهایی که حقوق و مطالبات یک صنف و قشر اجتماعی مشخصی را پیگیری میکند، از امور طبیعی جوامع متمدن شناخته میشود.
تشکلهای کارگری نیز از همین نوع هستند و با طرح موضوعها و خواستههایی چون بیمه، قراردادهای موقت، حداقل دستمزد، سقف ساعت کار، کار داوطلبانه، بیمه و درمان اجتماعی، لغو کار کودک، منع خشونت علیه نیروی کار در محیط و ایجاد ایمنی و بهداشت در محیط کار و حق تشکلیابی و… فعالیت میکنند.
فعالیت تشکلهای کارگری ضمن اینکه باعث میشود اختلاف میان کارگر، کارفرما و دولت رفع شود، باعث میشود تا حقطلبی و عدالتطلبی کارگران به صورت فردی مطرح نشود، مطالبات نادیده انگاشته نشود و صدای جامعه کارگری بهتر شنیده شود.
اما سوالی که در ذهن متبادر می شود این است که آیا تشکلهای کارگری و در راس آنها خانه کارگر به معنای واقعی صدای کارگران و فعالان کارگری هستند؟ آیا تشکلهای کارگری از قدرت کافی برخوردار هستند تا بتوانند به مثابه ناظری قدرتمند مقابلِ استثمارِ نیروی کار بایستند و مانع بیاثرشدنِ مفاد حمایتی قانون کار شوند؟
برای پاسخ به این سوالات پای صحبتهای یک فعال کارگری مینشینیم، دانش اسمعیلی در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار نای قلم با بیان اینکه راهحل مشکلات نیروی کار، از مسیر قانون است، میگوید: اگر قوانین مرتبط با کارگران به خوبی اجرا شود، این قشر مانند دیگر اقشار جامعه با هیچ مشکلی مواجه نمیشوند اما متاسفانه آن چیزی که در قوانین وضع شده به خوبی اجرا نمی شوند.
*مشکل کارگران صرفا بحث دستمزدها نیست
وی میافزاید: جامعه کارگری با مشکلات بسیار زیادی چون اقتصادی، معیشتی، مسکن و ... دست و پنجه نرم میکنند، در شرایط حاضر 60 درصد کارگران بدون مسکن بوده و یا در مسکنهای بدون استاندارد زندگی میکنند، کودکان در زیرزمینها مشغول کار هستند که اغلب جرمخیز بوده اما دیده نمیشوند این در حالیست که تمرکز اصلی سخنرانیها در روز کارگر امسال دستمزد کارگری بود.
این فعال کارگری با بیان اینکه طبق اصل 26 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، نمیتوان هیچ کس را از شرکت در تشکلها و انجمنها منع کرد و یا به شرکت در یکی از آنها مجبور ساخت، ادامه میدهد: هدف کلی از تشکیل تشکلهای کارگری، حفظ حقوق و منافع مشروع و بهبود وضع اقتصادی کارگران است، اما متاسفانه تشکلهای کارگری نتوانستند در استان به نحو احسن مشکلات کارگری را رفع کنند.
اسمعیلی انحصارگرایی در تشکلهای کارگری را متذکر میشود و ادامه میدهد: انحصارگرایی مشکل بزرگی است که در تشکلهای کارگری استان به وجود آمده است، به طوری که اجازه ورود تحصیلکردگانی که از جنس خود کارگران هستند، حتی به صورت افتخاری به این تشکلها را نمیدهند.
موضوع دیگری که در این گفتگو بحث و بررسی شد، بازخوانی دقیقتر جایگاه خانه کارگر در فضای جامعه کارگری استان بود و بررسی اینکه آیا این نهاد نسبتی با مطالبات و خواستههای صنفی کارگران دارد یا خیر؟
خانه کارگر یکی از تشکلهایی است که سابقه دیرینهای در حمایت از کارگران دارد و در سال ۱۳۳۷، پس از تصویب قانون کار در کشور با هدف حمایت پیگیری مطالبات صنفی و حقوق کارگران و منسجم ساختن آنها در حوزههای اجتماعی به وجود آمد و در طول زمان بارها به دست احزاب مختلف افتاده است.
اما چیزی که امروز بیش از هر چیز دیگری خانه کارگر را با چالش مواجه کرده است، فعالیتهای این تشکل در استان است که در سالهای اخیر انتقادات زیادی به آن وارد شده است.
*خدماتدهی به کارگران ضعیف است
اسمعیلی در این زمینه اظهار میدارد: هدف از تاسیس این نهاد حمایت از حقوق کارگران، ارائه خدمات تسهیلاتی و افزایش رفاه برای جامعه کارگری است گرچه خانه کارگر ایران خدمات زیادی به نفع کارگران ارائه داده است و این جای افتخار دارد اما متاسفانه این خدماتدهی در ارومیه ضعیف است.
وی با اشاره به اینکه مطالبات کارگران استان ستانده نشده است، اضافه میکند: خانه کارگر ارومیه آنطور که باید و شاید نتواسته در راستای حل مشکلات کارگران موفق باشد و برای کارگران مثمرثمر باشد، برازنده نیست از نام کارگر استفاده شود ولی در عمل کاری انجام نگیرد.
این فعال کارگری شفافیت مالی و پرهیز از آمارسازی را خواستار شده و ادامه میدهد: از مجموعه خانه کارگر کشور عاجزانه درخواست داریم تا به داد کارگران ارومیه برسند، این قشر نمیتوانند وضعیت فعلی را تحمل کنند.
این فعال کارگری در بخش دیگری از سخنان خود به مشکلات کارگران فصلی اشاره کرد؛ بخشی که به دلایل مختلف از جمله کمبود فرصتهای شغلی، مهیا نبودن زیرساختهای اشتغال ناشی از تصمیمسازی در طی دههها گذشته و وجود چالشهایی اقتصادی و دیگر دلایل موفق به یافتن اشتغال پایدار و ثابت نشدهاند، انواع کارها و فعالیتهای جسمی را انجام میدهند و این کارها در برخی فصول بیشتر یافت میشود.
کارگران فصلی با چالشهای بزرگی از جمله نبود شغل برای تمام روزهای سال یا به عبارتی چالش امنیت شغلی مواجه هستند و به دنبال آن نداشتن دستمزد و درآمد کافی برای تأمین معیشت نیز از مهمترین مشکلات کارگران فصلی به شمار میرود.
البته در کنار اشتغال نیمه وقت و عدم توان تأمین معیشت خانوار از طرف کارگران فصلی، عدم پوشش حمایتی بیمههای اجتماعی به دلیل نبود اشتغال پایدار را نیز باید از جمله مشکلات و نیازهای بارز جامعه کارگران فصلی دانست که به تبع آن عدم حمایتها و دریافت خدمات درمانی نیز اتفاق میافتد.
عضو خانه کارگر ارومیه اذعان میدارد: با توجه به اینکه آذربایجان غربی قطب کشاورزی و فاقد واحدهای صنعتی بزرگ است، لذا تعداد کارگران فصلی و ساختمانی در این استان بیشتر از سایر استانها است و شرمنده آنها هستیم که آنطور که باید و شاید نتوانستیم کاری انجام دهیم.
* کارگران ساختمانی از محرومترین اقشار زحمتکش جامعهاند
این فعال کارگری با اشاره به مطالبات گسترده کارگران ساختمانی میگوید: کارگران ساختمانی از محرومترین اقشار زحمت کش جامعهاند و میطلبد انجمن صنفی کارگران ساختمانی استان که وعدههای توخالی میدهد در راستای حفظ حقوق عامه، پیگیر حقوق قانونی و مطالبات صنفی آنها از دستگاههای متولی باشد.
وی لزوم اجرای کامل قانون بیمه کارگران ساختمانی از سوی سازمان تأمین اجتماعی را جزو اولویتهای اساسی عنوان و تصریح میکند: انتظار میرود تشکلهای کارگری و در راس آن خانه کارگر ارومیه که با شعار حمایت کارگران و پیگیری مطالبات آنها ایجاد شده است، حضور موثرتر و قویتری در مشکلات و احقاق حقوق کارگران داشته باشد.
اسمعیلی تاکید میکند: با هیچ کس غرض شخصی نداریم و نقدها صرفا در راستای بهبود وضعیت و احقاق حقوق کارگران مطرح میشود.
انتهای پیام/