نتایج برخی مطالعات حاکی از این است که آموزشهای ترویجی و تغییر شیوه زندگی به سوی سبک سالم میتواند حس امانتداری و مسئولیتپذیری انسانها را برانگیخته تا آنها بتوانند در حفظ محیط زیست نقش موثرتری ایفا کنند.
به گزارش نای قلم، امروزه محیط زیست طبیعی مورد تهدید است. زیرا انسان با کمک فناوری قادر است تا در سطح کره زمین به تخریب محیط زسیت اقدام کند. به عبارتی اجماع کلی بر این است که رشد جمعیت، استفاده از تکنولوژی مخرب و مقررات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی نامناسب در حال نابودی محیط زیست هستند. بر همین اساس لازم و ضروری است تا انسانها روابطشان با طبیعت و اقتصاد را مورد بازبینی قرار داده و برای محیط زیست به عنوان یکی از مهمترین نیازهای مردم ارزش قائل شوند.
بر این اساس «بهمن خسروی پور و آمنه ساری ممبنی» در مطالعهای تحت عنوان «ترویج اخلاق زیست محیطی با تاکید بر تغییر شیوه زندگی» سعی کردهاند به تحلیل و تبیین ترویج اخلاق زیست محیطی بپردازند که در ادامه به مختصری از آن اشاره میشود:
*اخلاق زیست محیطی
اخلاق زیست محیطی یکی از شاخههای فلسفه کاربردی است که با ارزشها، باورها و گرایشها سروکار دارد و در بهترین حالت میتوان آن را یک فرایند اصول نهاد در نظر گرفت که به دنبال ارائه راهحلهای اخلاقی برای مشکلات زیست محیطی از طریق پیوند علوم مختلف با گرایشهای اجتماعات انسانی است. در واقع اخلاق زیست محیطی با دغدغههای جهانی سروکار دارد و بدین معناست که فرد خود را پایبند محیط زیست احساس کند و در زندگی روزمره رفتاری زیست محیطی داشته باشد.
اخلاق زیست محیطی با دغدغههای جهانی سروکار دارد و بدین معناست که فرد خود را پایبند محیط زیست احساس کند و در زندگی روزمره رفتاری زیست محیطی داشته باشد
در کل اخلاق زیست محیطی را میتوان رفتارهایی دانست که آسیبهای محیط زیست را به کمترین حد برساند و باعث بالا بردن منافع و مزایای محیط زیستی شود.
*ضرورت اخلاق زیست محیطی
واقعیت این است که از ریشههای تاریخی بحرانهای زیست محیطی، دیدگاههای فلسفی، مذهبی و اخلاقی درباره آنها، کمتر سخن به میان میآید. در حالیکه بدون پرداختن صحیح به این مباحث در فراگیرترین شکل فلسفی و اخلاقی آنها، هر چه از تباه شدن محیط زیست و ضرورت حفظ آن گفته شود، راه به جایی نخواهیم برد.
با توجه به این مباحث میتوان گفت بسیاریبسیاری از مسائل وابسته به محیط زیست به طور مستقیم و غیرمستقیم نتیجه رفتارهای روزمره انسان است از مسائل وابسته به محیط زیست امروزه به طور مستقیم و غیرمستقیم نتیجه رفتارهای روزمره انسان است. در واقع، منشا همه این رفتارها به تغییر شیوه زندگی فرد برمیگردد.
از این رو، بسیاری بر این باورند که راهحلهای بحرانهای زیست محیطی را میباید در تغییر رفتار انسان و روش زندگی وی بر زمین جستجو کرد. بنابراین، حفاظت از محیط زیست به آحاد جامعه وابسته است و طرز تلقی و نگرش آنان، بر نوع رفتار آنها با محیط زیست تاثیر میگذارد.
*شیوه زندگی و لزوم تغییر آن
هر چند تعریف ثابتی از سبک زندگی در علوم اجتماعی وجود ندارد، اما این واضح است که سبک زندگی پیوند اجتناب ناپذیر با رفتار دارد. رفتارهای حمایتی از محیط زیست و رفتارهای مصرفی میتوانند سبک زندگی محیط زیستی را به وجود بیاورند.
از این رو، سبک زندگی محیط زیستی به سبک زندگیای گفته میشود که با اجتناب از آسیب زدن به محیط زیست و جلوگیری از مشکلات زیست محیطی تضمین کننده حد بالای سلامت محیط زیست است. همچنین این موضوع دربردارنده الگوهایی از رفتار است که با زیست بوم هماهنگ است و چرخه طبیعی زیست بوم را مختل نمیسازد.
*زیست بوم سالم در گرو تغییر سبک زندگی و سیاستها
به عبارتی شیوه زندگی تعیین میکند افراد چگونه زندگی کنند و چه چیز را ارجح و چه چیز را زیبا بشمارند. چون آنچه خرید و مصرف میشود، بر میزان و شیوه آسیب به محیط زیست موثر است.
بنابراین انتخابی که کمترین مخاطرات را برای جامعه در پی دارد به نوعی به انتخاب فرهنگی تبدیل میشود و میتواند به حفظ ساختار طبیعت جهت دهد.
در واقع بهرهبرداری از شیوه زندگی به عنوان نیروی محرکه برای ترویج آگاهیهای زیست محیطی با استفاده از الگوها و رفتارهاست که میتواند با اجتناب از آسیب زدن به محیط زیست و جلوگیری از ایجاد، گستری و ادامه مشکلات محیط زیستی تضمین کننده حد بالای سلامت محیط زیست باشد.
از این رو، تغییر شیوه زندگی مستلزم اتخاذ خط مشیهای هماهنگ با طبیعت است که با توان فطری طبیعت برای ادامه حیات تداخل نیابد.
تغییر شیوه زندگی مستلزم اتخاذ خط مشیهای هماهنگ با طبیعت است که با توان فطری طبیعت برای ادامه حیات تداخل نیابد.همچنین برنامهریزی سیاستهای اجتماعی جهت تامین نیازهای مردم، فقرزدایی، رشد اقتصادی، عدالت اجتماعی و ایجاد فرصتهای برابر نیاز به سیستم سیاسی مردم محوری دارد که در جهت پایداری حرکت کرده و برای پرهیز از تضییع حقوق آیندگان، رشد اقتصادی و سیستم سیاسی و اجتماعی را با توجه به مبانی و اصول پایداری طراحی و پیادهسازی کند.
*نقش ترویج کشاورزی در اخلاق زیست محیطی
ترویج کشاورزی در بسیاری از نقاط دنیا به فلسفه توسعه پایدار نزدیک شده است، اما در کشور ما همچنان نقشها و کارکردی که برای ترویج تعریف میشود، توجه به اهداف اقتصادی است که در بهترین حالت خود بتواند فاصله طبقاتی بین شهر و روستا را کم کند. ترویج کشاورزی میتواند علاوه بر انتقال اطلاعات فنی، مخاطبان را با مسایل اخلاقی مرتبط با شیوههای تولید محصولات زراعی و دامی و چگونگی ارتباط آنها با حفظ محیط زیست آگاه سازد.
*زیست بوم سالم در گرو تغییر سبک زندگی و سیاستها
با تحقق این کار میتوان به یک نظام تولید کشاورزی پایدار امید بیشتری داشت، زیرا برخلاف نظام تولید رایج، یکی از نیازمندیهای چنین نظامی این است که دست اندرکاران ترویج به فراسوی اشاعه دانش و مهارتهای فنی حرکت کنند تا قادر شوند از عهده چالشهایی برآیند که مرتبط با مدیریت منابع طبیعی، حفاظت از محیط زیست و عدالت اجتماعی است.
همچنین ترویج کشاورزی میبایست علاوه بر اینکه برای افزایش کارایی و بهرهوری به بهرهگیری از اصولی مانند مشارکت، آموزش و ارتباطات در درون فلسفه خود نیاز دارد، اصول دیگری چون عدم تمرکز، بهرهوری، حمایت از تنوع، آینده نکری، تفکر سیستمی و غیره را مورد توجه قرار دهد.
*راهکارها برای رسیدن به پایداری محیط زیستی
۱- در دنیای امروز با تغییر و تحولات تکنولوژیک، نقش وسایل ارتباط جمعی بسیار برجسته شده است. مسئولان باید در جهت فرهنگسازی، برنامههایی را در وسایل ارتباط جمعی تدارک ببینند تا سطح آگاهی مردم از محیط زیست و بحرانهای آن بالا رود.
۲- باید مشارکت داوطلبانه که مهمترین اصل و هدف آن جلب همکاری و به کار گیری مشارکت مردمی برای بهبود محیط زیست است به کمک ترویج صورت گیرد که در این راستا میتوان به ایجاد نهادهای لازم برای محیط زیست بهتر همت گماشت.
۳- باید به ایجاد و گسترش بخشهای غیردولتی و سازمانهای مردم نهاد پرداخت وهمچنین بین این بخشها و بخشهای دولتی ارتباط برقرار کرد و باعث تقویت آنها شد تا مسایل و مشکلات زیست محیطی راحتتر حل شود.
۴- زنان در جایگاه مادری میتوانند در زمینه آموزش، آگاهی بخشی و پرورش در حوزههای زیست محیطی تاثیر گذار باشند، زیرا آنها میتوانند میراث حفاظت از محیط زیست را به نسل آینده منتقل کنند.
منبع:
بهمن خسروی پور و آمنه سواری ممبنی، »ترویج اخلاق زیست محیطی با تاکید بر تغییر شیوه زندگی» فصلنامه انسان و محیط زیست، شماره ۶۱، تابستان ۱۴۰۱
انتهای پیام/