علی افشار/ ما سه دستهایم، برخی روشنفکریم، برخی روشنفکرنما و برخی هم محافظهکار.
روشنفکران اهل «نقد»اند ، روشنفکر نمایان اهل «نق» و محافظهکاران اهل «نقل»! دستاندرکاران نقد به فکر «اصلاح» اند و نق زنان به هوای «انقلاب» اند و نقلکنندگان در سودای «اصول»
ظاهر این تقسیمبندی به بازی با کلمات میماند اما به دور از واقعیت هم نیست .نقد کردن، مهارت و شجاعت میخواهد در حالی که برای نق زدن، حوصله و رودهای دراز کفایت میکند. نقل کردن هم نه این را میخواهد و نه آن که تنها خاطری آسوده لازم دارد.
فرق این سه وضعیت به خاطر این است که نقد، فرایندی ادراکی اما نق زدن به شدت احساسی و نقل کردن از روی ناچاری است .
فرد با نق زدن به واسطه فشاری که به او رسیده است، درد دل میکند و چون گوش مفت برایش کافی است، اندکی آرام میشود .
نقد کردن اما بدون توصیه و با دادن هزینه انجام میشود. نقل کردن اما با رعایت مصلحتهایی و برای حفظ وضع موجود است.
تاثیر نقد بسی بیشتر و البته انجامش دشوارتر است. کاری حساس و شبیه «بندبازی» است.
اگر عالمانه سخن بگوییم، مخاطبان سخن را نمیفهمند و اگر عوامانه بگوییم خیلی زود متهم به «پوپولیسم» میشویم. اما این روزها بازار نق، پررونقتر است و این برآمده از روزگار بیثبات و عالم مجازی است که خلق الله گوشی به دست، در هجوم بارش یک ریز اطلاعات طبقهبندی نشده، نه فرصت مطالعه را دارند و نه حوصله تحلیل. برای همین است که اغلب عادت به لایک زدن و کپی کردن و ارسال آنها برای همدیگر دارند.
اهالی نقل اما نگاهی عاقل اندر سفیه به هر دو دسته را دارند و بیشتر مواظب انتقال بیدردسر قدرت و موقعیتاند.
از این وضعیت سهگانه شاید بشود با اغماض چنین برداشت کرد که دستاندرکاران نقد به فکر «اصلاح» اند و نقزنان به هوای «انقلاب» اند و نقلکنندگان در سودای «اصول» و ...