حسن سپهرفر/ پس از ثبت نوروز در فهرست میراث ناملموس جهانی، این آیین کهن ایرانی رویکرد دیگری پیدا کرد، چنانکه در میان ۱۲ کشور عضو کنوانسیون نوروز به رهبری ایران به مراتب بیش از پیش خود را نمایان و به جهانیان معرفی کرد تا با برگزاری آن همزمان با اعتدال بهاری ملتها را به حوزههای فرهنگی نزدیک به هم پیوند عمیق و دوستی دهد.
پیوندی که حاکی از صلح، اعتدال و امید در داخل مرزها و فراتر از آن در فرامرزهای ایران بر دایره آشنایی و تقویت و تحکیم بنیاد خانوادهها، همبستگی و همکاریهای بین دولتها و مهمتر از همه صلح و دوستی.
اکنون نوروز و فرهنگهای مشابه از این دست میتواند ما را در حلقههای وصل فرهنگی، صلح و دوستی در مقیاسهای منطقهای، ملی و جهانی یاری کند اما در مقیاس کوچک منطقهای و محلی علاوه بر نقش آن در روابط اجتماعیفرهنگی باید رویکرد دیگر آن را در سلامت تن و روان هم جستوجو کرد.
نوروز یکی از اعیاد بزرگ ایرانیان، با مجموعهای از رسمها و سنتهای مردمی، قرنها است که خود را زنده نگه داشته و تا زمان حال دوام داشته و حتی در برخی از روایات اسلامی هم به لحاظ قدمت، هم به جهت گرایش به پاکیزگی، نظافت و تجدید حیات و اتفاقات خاصی که در این روز افتاده جایگاه ویژهای در فرهنگ مسلمانان و ایرانیان پیدا کرده است.
از این رو یکی از عناصر قابل توجه این جشن میتواند پیوند رابطه انسان با انسان و دیگر، رابطه انسان با محیط و بالعکس محیط با انسان باشد، در جوار همین عناصر فرهنگی است که برخی از باورها، اعتقادات، آیینها، رفتارها و سنتها همراه با نحوه نگرش انسان به این مهم شکل میگیرد و به نحوی بیانگر چگونگی شکلگیری جهان و نظام هستی، مفهوم زندگی، زایش و تولد دوباره جانداران، نباتات، جمادات و ... میشود.
با چنین نگرشی نوروز در واقع ترکیبی از آیینها و سنتها است، آیینی مرکب از آفرینش انسان و طبیعت، جشن جهان و روز شادمانی آسمان و زمین.
در برداشتهای روانشناسانه و مردمشناسانه، جشن و شادی لازمه زندگی آدمی و به نوعی خوراک روحی و معنوی هر انسان است که با برگزاری هر یک از آنها میتوان موجبات انگیزههای شادی و نشاط را هم در فرد و هم اجتماع فراهم آورد.
با نوروز همه چیز از نو پدید میآید و بار معنایی خاصی به خود میگیرد، باری که ما آگاه شویم سالی از زندگی و حیات گذشت و سال دیگری در مرحله آغازین است...
واژه عید در قرآن کریم تنها یک بار در آیه ۱۱۴ سوره مائده بهکار رفته است قَالَ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنَا أَنْزِلْ عَلَیْنَا مَائِدَةً مِنَ السَّمَاءِ تَکُونُ لَنَا عِیدًا لِأَوَّلِنَا وَآخِرِنَا وَآیَةً مِنْکَ وَارْزُقْنَا وَأَنْتَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ«آنجا که عیسی بن مریم گفت: بار الهی، پروردگارا تو برای ما از آسمان مائدهای بفرست که تا این روز برای ما و کسانی که پس از ما آیند روز عید مبارکی گردد و آیت و حجتی از جانب تو برای ما باشد، که تو بهترین روزی دهندگانی» با این تفاصیل همه نوروز را عزیز شمردهاند، چنان که سازمان ملی یونسکو در تعریف نوروز چنین آورده است:« نوروز نخستین روز است از فروردین ماه و از این جهت این روز را روز نو نام کردند، زیرا پیشانی سال است».
به باور «مری بویس» نوروز شادترین جشن ایرانیان بوده و ویژگی نوروز را در این میداند که از تولدی دوباره، از امید و آرزو، از نشاط و سرور خبر میآورد که هدف از برگزاری آنها ستایش خداوند و در حقیقت شکرگزاری بوده است.
با بررسی جشنهای آیینی ایرانی، متوجه میشویم که در فرهنگ ایران باستان و همچنین توجه دین اسلام بنا به روایت ائمه به لحاظ عزیز شمردن این روز انگیزههای شادی و شادمانی ازمفاهیم کلیدی فرهنگها تلقی میشوند که میتوان از طریق آنها نظام زندگی مردم هر جامعهای را مورد بررسی و ارزیابی قرار داد.
از این رو برگزاری هریک از مراسمهایی با این نقش، میتواند موجب انسجام، همبستگی و پیوندهای اجتماعی مردم جامعه و وفاق ملی شود و هر چقـدر میزان همبستگی اجتماعی با برگزاری این گونه رسمهای شادمانه بیشتر شود، به همان میزان نشاط اجتماعی مردم و خانوادهها نیز افـزایش مییابد چرا که دامنه روابط و پیوندهای اجتماعی افراد افزایش یافتـه و در نتیجه آرامش و امید خود را بیشتر نمود میدهد.
برگرفته از کتاب آماده انتشار «روایت نوروز در فرهنگ مردم آذربایجان غربی» به قلم مردمشناسان معاصر حسن سپهرفر و سیروس علی اکبرزاده
انتهای پیام/