حامد کاظم زاده خوئی/ سینما رفتن، سفری جمعی به دنیای رؤیاها بود؛ جایی که پرده نقرهای، داستانها را جان میبخشید و خانوادهها را گرد هم میآورد. تجربهای که تنها تماشای فیلم نبود، بلکه فرصتی برای باهم بودن و خلق خاطرات مشترک بود.
همهچیز از لحظه تصمیمگیری برای انتخاب فیلم آغاز میشد. مجلات هفتگی با تصاویری رنگی از فیلمها و نقدهای جذاب، به خانه میآمدند و هر یک از اعضای خانواده نظرات خود را مطرح میکرد. گاهی توافق بهراحتی شکل میگرفت و گاهی بحثهای طولانی و خندهداری برای انتخاب بهترین فیلم راه میافتاد. روز سینما که میرسید، شور و شوق تمام خانه را در بر میگرفت. کودکان با هیجان لباسهایشان را میپوشیدند، در حالی که بزرگترها مشغول هماهنگ کردن برنامه و بررسی بلیتها بودند.
وقتی وارد سینما میشدید، هیجان و انتظار در صفهای خرید بلیت موج میزد. نگاههای مشتاق کودکان به پوسترهای فیلمها و گفتوگوهای شاد و پرانرژی بزرگترها، فضا را پر از زندگی میکرد. اما لحظهای که درهای سالن باز میشد و به تاریکی آن وارد میشدید، تجربهای فراتر از یک تماشای ساده بود. نور خیرهکننده پرده، صدای همهمه آرام تماشاگران و بوی مخصوص سینما، فضای سالن را پر میکرد. صندلیهای چوبی یا مخملی که گاهی جیرجیر میکردند، خود بخشی از خاطرهها بودند.
تنقلات، یکی از مهمترین ارکان این تجربه بودند. پاپکورنهای داغ که بوی کرهشان فضای سالن را پر میکرد، لواشکهای ترش و آجیلهای شور، به این آیین خانوادگی رنگ و لعاب خاصی میدادند. صدای خشخش پاکتها، رد و بدل کردن خوراکیها و لحظاتی که تکهای از خوراکی به دست کوچکترین عضو خانواده میرسید، این لحظات را جادوییتر میکرد. هر لقمهای که در کنار خانواده چشیده میشد، به اندازه خود یک خاطره شیرین بود.
فیلم که آغاز میشد، دیگر هیچکس از هیجان و احساسات بیرون نمیماند. واکنشهای جمعی در برابر صحنههای خندهدار، شگفتانگیز یا احساسی، فضای سالن را پر میکرد. صدای خندههای بلند، نفسهای حبسشده در صحنههای هیجانانگیز و گاه اشکهایی که با دقت پاک میشدند، تنها بخشی از تجربهای بود که سینما را به جادویی زنده تبدیل میکرد.
سینما رفتن در کنار خانواده، فراتر از یک تفریح ساده بود؛ تجربهای فرهنگی و اجتماعی که ارتباطات انسانی را عمیقتر میکرد. این لحظات، نه تنها از طریق تصاویر پرده، بلکه از طریق روابط و احساسات مشترک ساخته میشدند. در آن زمان، سینما جایی بود برای اشتراکگذاری لحظات، تقویت پیوندهای خانوادگی و ساختن خاطراتی که در ذهن و قلبها حک میشد.
امروزه، تکنولوژی و پلتفرمهای دیجیتال جای سینماهای شلوغ را گرفتهاند و امکان تماشای فیلمها از راحتی خانه فراهم شده است، اما هیچکدام از اینها نمیتوانند جایگزین حس خاص سینما رفتن در کنار خانواده شوند. حس انتظار، هیجان جمعی و حتی طعم تنقلات ساده، هنوز هم در یادها باقی است. خاطراتی که ارزشهای انسانی، گرما و صمیمیت را در قالب تجربههای جمعی و هنری در کنار هم میآوردند و نشاندهنده لذتهایی بودند که در زندگی روزمره ممکن است فراموش شوند.
شاید روزی این لحظات به شکل دیگری بازگردند، اما چیزی از گرما و نوستالژی آن روزها کم نخواهد شد.
انتهای پیام/